آخرین ارسال‌ها

خوش آمدید

اگر شناسه کاربری دارید، خواهشمندیم وارد شوید، اما اگر تاکنون شناسه ای نساخته اید، برایگان به خانواده +۲۰ هزار نفری دادپرور بپیوندید.

گفتگوی آزاد و یادداشت حقوقی

یادداشت های حقوقی و گفتگوی آزاد پیرامون مسائل جامعه حقوقی

بررسی کوتاه

دسته بندی
گروه های غیرحقوقی
زبان
شمار هموندان
46
شمار رویدادها
0
شمار گفتمان ها
0
شمار بازدیدها
5 هزار
شمار جُنگ ها
0
با سلام
همراهان عزیز برای
به دست آوردن آرامش در خانواده آرزوی قلبی تمام انسانها است.
باید تلاش کنیم عوامل ریز ایجاد نا آرامی را بشناسیم و با آگاهی ریشه کنشان کنیم.
چون تنها عامل به وجود آوردن آرامش در خانواده و جامعه آگاهی یافتن عمقی از عوامل سد آرامش است.
مثلا دروغ یکی از عوامل سد راه آرامش می باشد ولی باید علت دروغ در خانواده بررسی شود.
به نظر من سختگیری خارج از تحمل و برخورد ناهنجار والدین یا یکی از ذوج ها
به اشتباهات و اتفاقات خارج از توقعشان یکی از عوامل مهم ایجاد دروغ در خانواده می باشد.
شما می توانید ضمن اعلام و تحلیل عمقی عوامل دروغ، علل دیگر نا آرامی در خانواده را بیان و خاطرات تاثیر گذار را ابراز فرمایید.
امید وارم با حضور پر برکتتان رونق بخش این پست باشید، برای تداوم ختما نظات جامع خود را بگذارید. با سپاس حبیب اله آزادی
نمایش همه پیام
این را به یقین بدان و ایمان بدار که پروردگار از رگ گردن به تو نزدیک تر است،
پس هر آنچه خواهی با تمام وجود فقظ از او طلب کن ،
زیرا نسبت به شفافیت دل و تمرکز در ارتباطت،
به طوری که نیت در موج ارتباط قرار گیرد،
آن موج مرغ آمین گوی است و مامور اجرای خواسته ات در لحظه می باشد.
اگر با نگاهی آرام و متین
بدون تعصب و بغض و کین
بنگری آسمان و یسار و یمین
نبینی به جز فضل و جود برین. (حبیب اله آزادی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میدانید برای آمرزش ضمن تحول درون به دعای چهل نفر نیاز است
و چون فرداشبی که بالاتر از هزار ماه ارزش دارد
زیرا
شب قدر است و شب شهادت مولایمان علی ابن عمران (ع)
پس تاثیر دعایی که از عمق وجود برآید بسیار ارزشمند است و اجابتش بسیار ممکن تر،
در حد نیازی وافر دعاییتان را تمنا دارم(حبیب اله آزادی)
نمایش همه پیام
همچون دیروزی جدمن به رحمت خدارفت
و امروزی نوبت پدرم بود و فردایی این قرعه به نام من است و فرداهای دیگر فرزندم و فرزندش و...
بهترین عامل رحمت اجداد انسان تاثیر نیکی های آنها در بازماندگان نیکوکارشان است،
چه از نسل خود چه از شاگردان یا تاثیر پذیرانشان و یا فرزندان فرزندان آنها.
روزی زود تر از لحظه ی خیال، ما هم جزو اجدادی می شویم که نیاز وافر به رحمتی از تاثیر مانده از نیک کرداریهایمان را داریم.
بهتر نیست از هم اکنون چاره بیندیشیم و حسرتی برای فردا نگذاریم؟
به عزیز ترین عزیزانمان سوگند
که انجامش سهل است
و ره آورد دنیویش آرامشی است که ثروتمندترین مردم با تمام ثروتشام نمی توانند ذره ای از آن را به دست بیاورند.
هزینه ی خرید مخزن پس انداز کردار نیک موثر،
اشاعه ی لبخند مهر است و صداقت و گذشت و عشق و امید،
که پیش پرداخت چنین کرداری در زمان گذر از تالار هستی(زندگانی) آرامش و صفای درون است.
پس پرداخت سود این سپرده از لحظه ی انجام شروع می شود.
به جاست که تکرار کنم،
زمان می گذرد
سهل یا سخت
آنجه که می ماند آثار ماست،
افتخار یا ذلت ماست.
بیایید به پاس داشته هایمان
از نیکان نیاکانمان
با پشتکار ودرایتمان
نیک باشد آثارمان
تا نیک گویند و نیک کنند فرزندانمان. (حبیب اله آزادی)
نمایش همه پیام
یکی از دوستان سئوالی مطرح کردند که شاید در ذهن عده ای قرار داشته باشد
(سلام جناب آزادی ...دقیقا همه دنیا به پیشرفت و به آینده نگاه میکنه ما تو ایران همش به فکر آخرت وذخیره آخرت ....به نظر شما ما آفریده شدیم که برای آخرت کار کنیم ).
سئوال به جایی بود لطفا برای رسیدن به واقعیت مطلب همراهم باشید تا در چند جلسه موضوع را بشکافیم و تحلیل کنیم.
در ابتدا چند خطی از مقدمه ی کتاب فرصت را انتخاب کردم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
******************
مهمترین رسالت انسان های آگاه، اعلان واضح یافته هایشان به طریقی است که دیگران از آن یافته ها آگاه شوند،
تا پس از آن را جستجو کنند.
می توان گفت کلّیه ی اطلاعات و امکانات زندگی کنونی به همین طریق بدست آمده است.
در غیر این صورت نه روند زندگی حاصلی داشت، و نه پیشرفتش معنایی.
زیرا:
آنان که یافتند و هیچ نیا مو ختند
یابه طمع چشم به جهان دوختند
یا که در آتش به حسد سوختند
1
یا به هوس شعله بر افروختند
عمر به آخر که رسید سوختند
2
دانش خود را به جسد دوختند
(حبیب اله آزادی)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ادامه دارد
1- سوختند = دچار خودخوری خاص حسادت شدند
2 - سوختند = باختند – بازنده شدند

نمایش همه پیام
غرور ملتمان
امنیت ناموسمان
آرامش امروزمان
و ابراز وجودمان
مرهون ایثار تان



مدیون تلاشتان
و پایمردیتان در نگهداری این مرزو بوم می باشد
در واقع هشت سال دفاع مقدس مبارزه با یک جهان شیطان بود که از خاک عراق خود نمایی می کرد.
متاشفانه در آگاهی رسانی دلاوری هایتان و اصل هدفتان کوتاهی شده و می شود.
مارا ببخشید ای شهدا و ای جانبازان و ایثارگرانی که بیدریغ و بی هیچ توقعی امنیت مان را پاس داشتید
و اکنون نا آگاهانی که ما در آگاهی شان تلاش نکردیم بدین گونه ناعادلانه زحماتتان را به درستی قدر نمیدانند.
تصویر زیر یکی از میلیونها آثار شکیبایی تان در برابر سختی های دفاع مقدس است









نمایش همه پیام
اگر با دید مثبت بنگریم
معمولا اداره امور یک مجتمع صنعتی یا تجاری
توسط مدیران آگاه، باتجربه و مسئولیت پذیری انجام می گیرد که خود شوق رسیدن به آن مقام را داشته
و برای انتخاب کنند گانشان توانایی و حسن نیت خود را قبلا به اثبات رسانده باشند .
این افراد جهت برنامه ریزی، هماهنگی و اجرای سیستم مدیریت خود
از ابزار های خاص و مشاورین تابع،وفادار،ومتخصص استفاده می کنند.
هرقـدر ابزار ها دقیق تر و مشاورین آگاه تر باشنـد، موفقیت در حیطه عمل کرد شان چشم گیر تر خواهد بود .
البته برای ارزش گذاری و سنجش درست حاصل کار مدیران موفق،
تنها به نتیجه توجه کردن کافی نیست،
بلکه باید دید این موفقیت چگونه و به چه قیمتی بدست آمده است .
آیا با در نظر گرفتن اصول انسانی، و رعایت حقوق دیگر جوامع ذینفع و مرتبط .
یابا سیاست خود بینی و تزویر، و به بهاء فنا کردن ارزشها،زحمات و اموال دیگر افراد، مجامع ذینفع یا مرتبط!
معمولا کسانی قدر ارزشها را میدانند و رعایت اصول انسانی را می کنند که به ماهیت خود پی برده و جایگاه انسانی خود را یافته باشند.
و اینان پیروانی آگاه بر آئین و شریعتی نیک هستند ، بدان معنا که فقط نام آئین را بر دوش نکشند،
بلکه باتفکر و تحقیق به ماهیت آن پی برده و از اعماق وجود و ایمانی راسخ به طریق یافته از شریعت عمل کنند
پس هر شخص برای رسیدن به ماهیت آئین نیک که همان آئین یکتا پرستی ست،
باید خدا را بشناسد، و به عظمت وجود پاکش پی ببرد
که این مهم فقط با خودشناسی میسر است،
زیرا انسان همان اندازه که درون خود را بشناسد، همان اندازه از عظمت پروردگار را که آن عظمت را آفریده می فهمد.
و به همان اندازه احساس مسئولیت در برابر اصول انسانی میکند.
پس هیچگاه به طریق طولی حرکت نمی کند بلکه هماهنگ و همصدا با مرتبطین خود به طریق عرضی پیش می روند،
و منافع خود را در گرو منافع جامعه ی خود می دانند
مغز انسان کنجایشی باور نکردنی دارد،
آنقدر که تا کنون هیچ فردی نتوانسته از تمام حافظه ی آن استفاده کند.
پس هم زمان با فرا گیری از کسب و کار می تواند با مطالعه و تحقیق و تفحص از جایگاه و ارزش روحانی خود آگاه شود.
آیا فرامین پروردگار جز این است که با هم مدارا کنیم
و تعدی به حق هم روا نداریم، دست مستمندان را بگیریم و به طریقی برایشان ایجاد اشتغال کنیم،
عامل ظلمی نشویم و حقی را ناحق نکنیم...
(حبیب اله آزادی) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ادامه دارد
ــ




نمایش همه پیام
سئوال شده بود که چگونه می توانیم وحدانیت پروردگار را بفهمیم؟
جواب بسیار ساده ای دارد، فقط باید قدری توجه کنیم.
جهان را بدین سان خود آراستی
تمامی ز یک همچو خود ساختی

اگر به ذره ذره ماده تشکیل دهنده کل خلقت توجه کنید
چیزی جز اتم نمیابید
که تمام اتم ها مشابه هم هستند.
دقیقاابر مشابهشان منظومه هایی مانند منظومه شمسی می باشند.
همین کافیست که ما متوجه یکتایی پروردگار بشویم
زیرا اگر خدایی دیگر وجود داشت مطمئنا آفریده ای متفاوت هم یافت می شد.
(حبیب اله آزادی)

نمایش همه پیام
انسان چه برتری ای بر دیگر جانداران دارد
که خداوندمتعال او را اشرف مخلوقات خوانده است؟
برخی از جانداران حتی با اندامی بسیار کوچک خانه هایی می سازند به تناسب برتر از ساخت های انسان(موریانه)،
شیوه ای و قوانینی برای زندگی دارند که انسان را متحیر می کنند(انواع مورچه، زنبور عسل)،
و برخی دیگر قدرتی یا ذکاوتی و یا هوش سرشاری و یا حق شناسی والایی دارند بسیار برتر از انسان.
و آنچه مهم است تمام جانداران غیر از انسان اعتدال را رعایت می کنند
و به اندازه ی نیاز از دریای هستی بهره ی خودرا بر می دارند!
اصلا راز خلقت انسان چیست؟
چرا اعجوبه ی خلقت است؟
و چرا تبلور قدرت پروردگار است؟
و چرا با اینهمه ناسپاسی باز مخلوقی وارسته خوانده شده و خداوند تا لحظه ی آخر حیاتش توبه ی اورا می پذیرد؟
عجب عظمتی دارد این انسان
و چه می شود اگر خود به عظمتش واقف شود!(حبیب اله آزادی)ـ *ادامه دارد...
به مطالب بالا بیندیشید حتما به جوابهایی ارزشمندی می رسید.





نمایش همه پیام
ادامه پست های قبل(لطفا سه پست قبل را مطالعه فرموده باشید)
اول اینکه:
در جهان هستی قابل رویت و تصور،
یعنی آن قسمت از این جهان که در محاسبات، منطق و تخیل مخلوقات آن می گنجد
دو خالق وجود دارد.
اول خالق هستی که یکی است و تمام خلقت از اوست.
دوم:
خالقی که خود مخلوق خالق اول است و به وفور یافت می شود
و مشیتخالق اول بر این قرار گرفته که چنین باشد،
به همین دلیل او را انسان، اشرف مخلوقات خواند،
پس او نیزهم خالق است وهم توانایی احاطه بر کل مخلوقات را دارد،
و از رویت و کردار موافق میل مخلوقات خود لذت می برد تا آن حد که مخلوقاتش را به نمایش می گذارد،
یا به خدمت دیگران در می آورد و هر چه کار آییش فزونتر باشد و بیشتر مورد پسند واقع شود بیشتر لذت می برد،
و گاهی که مخلوقش مطابق میلش در نیاید سعی بر اصلاحش می کند و اگر اصلاح نشد از او روی بر می گرداند.
سوم:
تمام جانداران گیتی به جز انسان آگاهی های مورد نیازشان از ابتدای خلقت در نهادشان گذارده شده
و تا کنون در عمل کردشان تغییری حاصل نشده
و اگر موجودی در انتخابش ابتکاری به خرج دهد به پس از خودش انتقال نمیابد،
یعنی غریزی عمل می کنند،
البته نسبت به آگاهی های درونشان حق انتخاب دارند
و آن آگاهی ها به قدر کفایت هست و چیزی به آن افزوده نمی شود،
بدین جهت اصراف را نمی شناسند و به اعتدال عمل می کنند.(حبیب اله آزادی) *ادامه دارد





نمایش همه پیام
ادامه پست های قبل(لطفابرای نتیجه گیری بهتر قبل از بررسی این پست چهار پست قبل را مطالعه فرموده باشید) ممنون
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
انسان با قدری تفکر می تواند به علت وجود و عظمت جايگاه ارزشمند خود پی ببرد،
چنان حد که درك کند آن توانايی را دارد که هر آن چه را از عـالم خلقت کشف کند، تسخير کند.
پس خداوندی که انسان را خلاق آفرید،
یعنی خردمندِ کنجکاو، با توانایی بالایی که بتواند بر تمام مخلوقاتی که به ذهنش خطور می کند احاطه پیداکند
وخلاقیت خود را در تغییر و تبدیل مخلوقات به آنچه که در تخیلش به وجود آمده و موجبات انجامش را فراهم کرده نشان دهد.
چگونه ممکن است این انسان با خرد و کنجکاوی خارق العاده اش دست روی دست بگذارد و خدا کونه عمل نکند.
مگر آنکه نداند که کیست!
از طرفی خداوندی که انسان را بدینگونه مقدر دانسته
و چنین موهبتی بر او رواداشته چگونه ممکن است فقط با عبادت آخرتش را رقم بزند؟
اگر چنین بود به او خرد عطا نمی کرد و هم چون دیگر حیوانات آنچه می خواست در ذهنش می گذاشت.
ارزش هر انسان بستگی دارد به دانش مفید قابل اجرایش که هموار کننده ی پیشرفت در تکامل باشد.
تاثیری که عبادت پروردگارو شناخت خود و فهمیدن بخشی از قدرت لایزال الهی در انسان می گذارد
قدر ارزشها را دانستن است و بس
انسان به همان نسبت که قدر ارزشها را بداند درستکار و صادق است، و پیشرفت خود را در گرو پیشرفت جوامع بشری می داند،
پس هیچگاه برای منافع خود حقی را پایمال نمی کند و در حد توانش ایثارگر خواهد بود.
(حبیب اله آزادی)









نمایش همه پیام
هراندازه که به عظمت والای درونت آگاه شوی،
تنها می توانی به همان اندازه
از عظمت و توان خالقی که آن عظمت را آفریده بفهمی،
"فقط" ./.
توضیح:
زمانی که در اثر نفوذ نوعی میکرب به بخشی از بدنت مریض می شوی،در عالم خیال به درون جسمت برو
و خودت را مانند یک سلول دفاعی در مرگز تهاجم تجسم کن،
در آنجا حمله ای از سوی دشمن آغاز شده
و تو مانند بقیه سربازان به دشمن حمله می کنی،
کثرت رو به وفور دشمن به قدری است که با آن تعدادنیرو و مواد غذایی موجود از پسشان بر نمی آیید،
بناچار از مرکز فرماندهی که از قبل در جریان حمله بوده تقاضای نیرو و غذای بیشتر می کنید،
فرماندهی با موجبات گرم کردن ، درون رگهارا باز می کند تا نیرو و غذای بیشتری به محل ارسال شود.
درست در کوران درگیری، زمانی که از فرط خستگی و ضعف حاصله حس می کنید از عهده مبارزه بر نمی آیید معجزه ای رخ می دهد،
یعنی توسط خون ،ضمن نیروی تقویت کننده موادی وارد میدان می شود که توان نیروی خودی را مضاعف ، و دشمن را ضعیف
می کند.
به طریقی که نیرو های مهاجم تاب مقاومت بر نمی آورد و به مرور از شر شان خلاص می شوید .
دوباره آرا مش بر محیط حکم فرما می شود و برای حفاظت مجدد تجدید قوا می کنید .
آیا اگر سلول های معجزه دیده گرد هم آیند، و برای یافتن عامل معجزه هر قدر تلاش و تجسس کنند
می توانند به شناخت پزشک شما، کارخانه دارو سازی و در نهایت مختر ع آن دارو که هدف
اصلی شان است نایل شوند ؟

پس نهایت آگاهی آنان در این حد خواهد بود که به عظمت آن معجزه بنگرند
و از آن طریق "فقط" به همان اندازه به عظمت توان پدید آورنده آن معجزه پی ببرند،
زیرا آن پدید آورنده قطعا کارهای بسیاری دیگر انجام داده است
و آنها به هیچ وجه قادر نخواهند بود که حتی ذره ای ازچگونگی آن کار ها را حدس بزنند،
چه رسد به اینکه حس کنند یا بفهمند و یا شخص پدیدآورنده ی آن دارو را بشناسند.
(حبیب اله آزادی)
نمایش همه پیام
آینده ثابت می کند زیبا ترین و دوست داشتنی ترین خاطرات زندگی که همیشه با ولع تعریف می شود دو گاه است .
دانشجویی و سربازی که درآن اولین تجربه خود بودن آغاز می شود.
پس به هردو گروه توصیه می کنم تلاش کنند تا خاطرات ارزشمند و جاویدی برای آینده خود به جای بگذاند.
که دوستان اکنون، گردانندگان آینده ی جامعه اند.
و کردار اکنون شما همان گونه که هست در ذهن دوستانتان نقش می بندد.
و در چگونگی ارتباط آینده تان موثر خواهد بود.
باز شدن دانشگاه ها که عامل ساختار زیربنای علم و صنعت کشور عزیزمان است را به اساتیدی که با تمام وجود برای بارور تر شدن نهال های راست قامتشان تلاش می کنند،
و به دانشجویانی که با تمام توان، علم و تجربه ی اساتید خود را می آموزند و تحلیل می کنند تا دیدگاهی نو ارایه دهند تبریک می گویم./
با سپاس احترامی خاص؛ حبیب اله آزادی
نمایش همه پیام
راستی ناملایمات و صدماتی را که برما وارد می شود چگونه تفسیر می کنیم!
واقعا مسئولیت عمل کردمان را می پذیریم
یا به گردن دیگری می اندازیم
و یا اصلا پذیرفته ایم نا خوشایندهارا کلا به دیگری نسبت دهیم.
مثلا جنس نامرغوبی را می خریم و می دانیم مقاومت جنس اصلی را ندارد،
در استفاده نیز رعایت ضعفش را نمی کنیم و حتی تا می توانیم از آن بهره برداری می کنیم
و پس از تخریب خود را از تقصیر صدمه ی حاصل از این رویداد مبرا می دانیم!
در حالی که اگر اجناس با مقاومت پایین را با رعایت ضریب اطمینان استفاده کنیم
و یا خریداری نکنیم تا کار خانه ی سازنده مجبور شود خود را با خواسته ی مشتری تطبیق دهد.
مثل خریداران خودروی پراید،
خریدار می داند ایمنی اش پایین و مقاومتش در برابر دست انداز و استحکاک و صربه بسیار کم است
و در بهترین شرایط نمی تواند بیش از صد کیلومتر سرعت داشته باشد،
ولی تا موقعیت پیدا می کند با بیش از صدوپنجاه کیلومتر پرواز می کند و فاجعه می آفریند
در این میان عده ای بی گناه نیز فدای بی احتیاطیشان می شوند.
بیایید مجدانه گامی به سوی سلامت صنعت برداریم،
سختی را تحمل کنیم اما اجباس نا مرغوب را اصلا نخریم.(حبیب اله آزادی)


نمایش همه پیام
مهمترین وظیفه ی انسان رعایت حقوق دیگران است
و یکی از مهمترین حقوق دیگران حفظ سلامتی جسمی و روانی خودش می باشد.
چرا که هر یک از ما متعلق به خودمان نیستیم بلکه مالکانی متعدد داریم،
و حفظ سلامت خودمان یعنی حفظ اموال مالکانمان.
هر فرد به هر اندازه که از خوشحالی ما خوشحال بشود و از ناراحتی ما ناراحت و از فقدان ما عزادار،
به همان اندازه مالک ما خواهد بود، خواه فامیل،خواه دوست و یا نا آشنای انسان دوستی باشد.
پس ما حق نداریم این حقوق شان را نا دیده بگیریم
و تعریف نشده و نا بخردانه به خود لطمه وارد کنیم،
از طرفی متعلق به جامعه ای هستیم که از موجباتش بهره برده ایم و به ثمر رسیده ایم
و باید نیکو ترین ثمر ممکن را که خود ثمر بخش باشد به جامعه عطا کنیم،
زیرا کم ثمر یا بی ثمر بودنمان زحمات عدیده ی آن جامعه را به هدر می دهد.(حبیب اله آزادی)





نمایش همه پیام
بالا