بنام خدا
وقتی برای اولین بار مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شد مسوولیت اداره آن برعهده رئیس جمهور وقت قرار گرفت(آیت الله هاشمی) واین امر درستی بود چه مجمع یکی ازنهادهای قانونگزاری بود که می بایست یا خود رهبری مدیریت آنرا برعهده گیرند ویا شخص دوم کشور. اما با پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی متاسفانه وبرخلاف قانون اساسی مسوولیت آن کماکان برعهده ایشان ادامه یافت ورئیس جمهور وقت آقای خاتمی بدان تن دادند ودر دوره آقای احمدی نژاد با کراهت آنرا پذیرفتند و رئیس جمهور فعلی نیز که حقوقدانند اجبارا تحت این اقدام قرار دارند .البته پس از پایان هردوره ریاست جمهوری آنان نیز به مجمع پیوستند که در مجمع درکنار رئیس فعلی می نشینند وآقای خاتمی بدلائلی نپذیرفتند وهم اکنون روسای سه دوره در کنار هم در مجمع قرار دارند که گهگاه حضوری هم پیدا نمیکنند وموجب اعتراض قرار میگیرند . پرسش اصلی اینستکه هر یک از روسای جمهور که مسوولیت یک دوره اجرائی را داشته اند چگونه حاضر میشوند درمجمع حضور پیدا کنند ودر حالیکه حتما مواردی از مسوولیتهای آنها زیر پرسش قرار میگیرد وباید پاسخگو باشند وهمین امر موجب میشود یا شرکت نکنند ویا در مجمع سکوت برقرار شود . علاوه براین حضور رئیس جمهور فعلی که شخص دوم کشور است درزیر مدیریت رئیس جمهور پیشین خود مشکل دیگری است. بنابراین اگر قصد ایجاد موزه ای برای روسای جمهور گذشته داریم جایش مجمع تشخیص نیست آنان میتوانند مانند روسای جمهور آمریکا هرچند بار باهم ملاقات کنند ومشکلات را با هم مشورت کنند اما شایسته است مجمع زیر نظر رئیس جمهور شاغل درهر زمان باشد چرا که او مسوول اجرای قانون اساسی ومصوبات مجمع ازجمله سیاستهای کلی نظام است .اگر چنین شود آنان ازجمله آقای خاتمی حتما گرد هم خواهند آمد واتحاد عملی بزرگترین شخصیتهای سیاسی کشوررا شاهد خواهیم بود.
وقتی برای اولین بار مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شد مسوولیت اداره آن برعهده رئیس جمهور وقت قرار گرفت(آیت الله هاشمی) واین امر درستی بود چه مجمع یکی ازنهادهای قانونگزاری بود که می بایست یا خود رهبری مدیریت آنرا برعهده گیرند ویا شخص دوم کشور. اما با پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی متاسفانه وبرخلاف قانون اساسی مسوولیت آن کماکان برعهده ایشان ادامه یافت ورئیس جمهور وقت آقای خاتمی بدان تن دادند ودر دوره آقای احمدی نژاد با کراهت آنرا پذیرفتند و رئیس جمهور فعلی نیز که حقوقدانند اجبارا تحت این اقدام قرار دارند .البته پس از پایان هردوره ریاست جمهوری آنان نیز به مجمع پیوستند که در مجمع درکنار رئیس فعلی می نشینند وآقای خاتمی بدلائلی نپذیرفتند وهم اکنون روسای سه دوره در کنار هم در مجمع قرار دارند که گهگاه حضوری هم پیدا نمیکنند وموجب اعتراض قرار میگیرند . پرسش اصلی اینستکه هر یک از روسای جمهور که مسوولیت یک دوره اجرائی را داشته اند چگونه حاضر میشوند درمجمع حضور پیدا کنند ودر حالیکه حتما مواردی از مسوولیتهای آنها زیر پرسش قرار میگیرد وباید پاسخگو باشند وهمین امر موجب میشود یا شرکت نکنند ویا در مجمع سکوت برقرار شود . علاوه براین حضور رئیس جمهور فعلی که شخص دوم کشور است درزیر مدیریت رئیس جمهور پیشین خود مشکل دیگری است. بنابراین اگر قصد ایجاد موزه ای برای روسای جمهور گذشته داریم جایش مجمع تشخیص نیست آنان میتوانند مانند روسای جمهور آمریکا هرچند بار باهم ملاقات کنند ومشکلات را با هم مشورت کنند اما شایسته است مجمع زیر نظر رئیس جمهور شاغل درهر زمان باشد چرا که او مسوول اجرای قانون اساسی ومصوبات مجمع ازجمله سیاستهای کلی نظام است .اگر چنین شود آنان ازجمله آقای خاتمی حتما گرد هم خواهند آمد واتحاد عملی بزرگترین شخصیتهای سیاسی کشوررا شاهد خواهیم بود.