آخرین ارسال‌ها

خوش آمدید

اگر شناسه کاربری دارید، خواهشمندیم وارد شوید، اما اگر تاکنون شناسه ای نساخته اید، برایگان به خانواده +۲۰ هزار نفری دادپرور بپیوندید.

پرسش و پاسخ صحت رای دادگاه

law_law

دادپرور ساده
5 نوامبر 2012
8
0
90
مازندران
محمود طی دادخواستی به خواسته رفع تصرف عدوانی از یک قطعه ملک مقوم به مبلغ دو میلیون و پانصد هزار ریال علیه سعید اقامه دهوی می نماید در جلسه اول دادرسی خوانده حضور پیداد نمی کند ولی وکیل خوانده طی لایحه ای ضمن انضمام گواهی پزشکی مبنی بر ابتلا به مرض مانع حرکت به دادگاه اعلام می نماید قادر به شرکت در جلسه دادرسی نیست فلذا تقاضای تجدید جلسه دادرسی را می نماید. دادگاه به دادخواست رسیدگی نموده ختم رسیدگی را راعلام و رای خود را حضوری و قطعی اعلام می کند وکیل سعید با اطلاع از رای نسبت به آن واخواهی می نماید دادگاه واخواهی را به علت حضوری دانستن رای رد می نماید و رای خود را نیز قطعی می داند. وکیل خوانده از این رای تجدید نظر خواهی نموده و دادگاه تجدیدنظر به علت غیابی دانستن رای آن را نقض نموده جهت رسیدگی به واخواهی به دادگاه بدوی اعاده می دهد دادگاه بدوی با قبول واخواهی،رای واخواسته را نقض نموده و حکم بر رد دعوای خواهان اصلی اعلام نموده و ان را قطعی اعلام می کند. خواهان بدوی که رای دادگاه را قابل تجدیدنظر می داند نسبت به آن تجدید نظر خواهی نموده و دادگاه تجدید نظر ضمن پذیرش تجدیدنظر خواهی حکم دادگاه بدوی را بلحاظ عدم ورود در ماهیت، قرار تلقی و با نقض قرار مزبور پرونده را جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی اعاده می دهد.
لذا سوال این است که آیا
الف)نظر دادگاه بدوی در خصوص حضوری دانستن رای خویش صحیح می باشد یا خیر؟ چرا؟
ب)رای دادگاه بدوی در خصوص قطعی دانستن رای خویش صحیح میباشد یا خیر؟ چرا؟
ج)آیا رای دادگاه تجدیدنظر در قرار تلقی نمودن حکم دادگاه بدوی صحیح می باشد یا خیر؟ چرا؟
لطفا پاسخ های درست و با استناد قانونی ارائه گردد. با تشکر از دوستان گرامی.
 
واپسین ویرایش بدست یکی از سرپرستان:

MeysamBabaei

وکیل
15 آگوست 2012
35
7
1,000
ساری
www.moshavere.net
محمود طی دادخواستی به خواسته رفع تصرف عدوانی از یک قطعه ملک مقوم به مبلغ دو میلیون و پانصد هزار ریال علیه سعید اقامه دهوی می نماید در جلسه اول دادرسی خوانده حضور پیداد نمی کند ولی وکیل خوانده طی لایحه ای ضمن انضمام گواهی پزشکی مبنی بر ابتلا به مرض مانع حرکت به دادگاه اعلام می نماید قادر به شرکت در جلسه دادرسی نیست فلذا تقاضای تجدید جلسه دادرسی را می نماید. دادگاه به دادخواست رسیدگی نموده ختم رسیدگی را راعلام و رای خود را حضوری و قطعی اعلام می کند وکیل سعید با اطلاع از رای نسبت به آن واخواهی می نماید دادگاه واخواهی را به علت حضوری دانستن رای رد می نماید و رای خود را نیز قطعی می داند. وکیل خوانده از این رای تجدید نظر خواهی نموده و دادگاه تجدیدنظر به علت غیابی دانستن رای آن را نقض نموده جهت رسیدگی به واخواهی به دادگاه بدوی اعاده می دهد دادگاه بدوی با قبول واخواهی،رای واخواسته را نقض نموده و حکم بر رد دعوای خواهان اصلی اعلام نموده و ان را قطعی اعلام می کند. خواهان بدوی که رای دادگاه را قابل تجدیدنظر می داند نسبت به آن تجدید نظر خواهی نموده و دادگاه تجدید نظر ضمن پذیرش تجدیدنظر خواهی حکم دادگاه بدوی را بلحاظ عدم ورود در ماهیت، قرار تلقی و با نقض قرار مزبور پرونده را جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی اعاده می دهد.
لذا سوال این است که آیا
الف)نظر دادگاه بدوی در خصوص حضوری دانستن رای خویش صحیح می باشد یا خیر؟ چرا؟
ب)رای دادگاه بدوی در خصوص قطعی دانستن رای خویش صحیح میباشد یا خیر؟ چرا؟
ج)آیا رای دادگاه تجدیدنظر در قرار تلقی نمودن حکم دادگاه بدوی صحیح می باشد یا خیر؟ چرا؟
لطفا پاسخ های درست و با استناد قانونی ارائه گردد. با تشکر از دوستان گرامی.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست گرامی
همانطور که می دانید نص صریح ماده ی 303 قانون آیین دادرسی مدنی اشعار می دارد :
«« حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده ی قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد »»
طبق سوال شما خوانده ی دعوی در جلسه اول دادرسی که مهمترین جلسه ی دادرسی می باشد حضور به هم نمی رساند ، و آنطور که پیداست این خوانده وکیل هم دارد . از آنجا که درصورت عدم حضور شخص خوانده وکیل او می تواند در جلسه دادگاه حضور یابد می بینیم که وکیل ایشان هم طبق همان لایحه به اطلاع می رساند که منطبق با گواهی پزشکی مبنی بر ابتلا به مرض مانع حرکت نمی تواند در جلسه ی دادرسی شرکت کند و از اینجهت تقاضای تجدید جلسه ی دادرسی را می نماید . اما می دانیم که اصل بر عدم تجدید جلسه ی دادرسی است و دادگاه تنها در مواردی که لزوم آن ایجاب می نماید می تواند جلسه را تجدید کرده یا دستور تاخیر جلسه را بدهد . اما در موردی که خوانده دارای وکیل بوده و وکیل ایشان هرچند نمی تواند در جلسه مشارکت کند ولی می توانسته لایحه بفرستد همانطور که توانسته لایحه ای به اضافه ی گواهی پزشکی به دادگاه ارسال کند نمی توان قائل به تجدید جلسه شد چه آنکه می توانسته لایحه ی دفاعیه بفرستد و کتباً دفاع کند . بعلاوه وقتی وکیل خوانده به موقع لایحه ای مبنی بر ناتوانی در حضور در جلسه به علت بیماری ارائه می کند به این معنی است که اخطاریه ابلاغ واقعی شده و او از جلسه با خبر بوده پس اگر ابلاغیه اخطار واقعی شده باشد طبق قسمت آخر همان ماده ی 303 فوق حکم دادگاه نمی تواند غیابی باشد . از اینرو پاسخ اولین سوال شما این است که حضوری دانستن رای دادگاه درست بوده به همان دلایلی که فوقاً معروض داشتیم . در ادامه درخصوص اینکه آیا رای دادگاه قطعی است یا خیر باید گفت از آنجا که خواسته ی رفع تصرف عدوانی یک دعوی غیرمالی است و هم نظر به اینکه طبق بند ب ماده ی 331 ق.آ.د.م قابل تجدیدنظر می باشد پس می توان گفت رای دادگاه بدوی قطعی نبوده و چون رای حضوری بوده قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان می باشد . و اما درخصوص ادامه ی سوال مبنی بر اینکه : «« وکیل سعید با اطلاع از رای نسبت به آن واخواهی می نماید دادگاه واخواهی را به علت حضوری دانستن رای رد می نماید و رای خود را نیز قطعی می داند »» باید گفت دادگاه دعوی واخواهی را به علت حضوری دانستن رد می کند به عبارتی قرار رد دعوی صادر می کند و این یک امر شکلی است نه ماهوی ، و همچنین قطعی نمی باشد زیر طبق قسمت اول بند ب ماده 332 ق.آ.د.م قرار رد دعوا قابل تجدیدنظر می باشد . در مرحله ی بعد وکیل خوانده از این قرار تجدیدنظرخواهی می کند و دادگاه تجدیدنظر هم این قرار را نقض کرده و پرونده را به دادگاه بدوی اعاده می کند . که در نهایت دادگاه بدوی با قبول واخواهی رای واخواسته را رد نموده و آنرا قطعی اعلام می کند . که در این خصوص باید گفت که صرفنظر از قرار یا حکم بودن ، این رای قطعی نیست و قابل تجدیدنظرخواهی می باشد . خواهان دعوی از این رای تجدیدنظر می کند و دادگاه تجدیدنظر به علت اینکه رای مرحله ی بدوی قرار بوده و در ماهیت یعنی اصل دعوی وارد نشده نقض می کند . دراینجا مساله گنگ است و برای اینکه بدانیم آیا رای دادگاه بدوی حکم بوده یا قرار باید بدانیم محتویات دادنامه ی مرحله ی بدوی که بر علیه خواهان بوده چه بوده است هرچند دعوی را رد نموده است و به این اصطلاحاً میگویند قرار رد دعوی نه حکم رد دعوی .
 
واپسین ویرایش:

Marzieh-Asgari

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
122
9
3,405
shahrekord
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت دوستان

شرمنده آقای بابایی سوالی درباره جواب شما دارم در قسمت اول که شما این دعوا را حضوری تلقی کرده اید آیا مورد 1 ماده 306ق.آ.د.م را نمیتوان برای وکیل هم لحاظ کرد ؟یا این عذر موجه فقط مربوط به خوانده میشود؟
 

MeysamBabaei

وکیل
15 آگوست 2012
35
7
1,000
ساری
www.moshavere.net
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت دوستان

شرمنده آقای بابایی سوالی درباره جواب شما دارم در قسمت اول که شما این دعوا را حضوری تلقی کرده اید آیا مورد 1 ماده 306ق.آ.د.م را نمیتوان برای وکیل هم لحاظ کرد ؟یا این عذر موجه فقط مربوط به خوانده میشود؟
ماده 306 ق.آ.د.م :
مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر این که معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده رای اعلام نماید .
این بخشی از ماده ی فوق بود . همانطور که می بینید این ماده مربوط به مهلت واخواهی بوده که درصورتی که نتوان در آن مهلت از حکم غیابی واخواهی کرد می توان با اثبات عذر موجه طبق موارد مصرحه در ذیل همین ماده واخواهی کرد . اما در مورد سوال شما وکیل خوانده با آگاهی از جلسه دادرسی ( که خود به معنای ابلاغ واقعی تاریخ جلسه به اوست ) به جای آنکه اقدام به ارسال لایحه ی دفاعیه درخصوص ماهیت دعوی نماید اقدام به ارائه ی گواهی پزشکی نموده و درخواست تجدیدجلسه می نماید . آنجا که وکیل یا نماینده یا خود طرف دعوی می تواند لایحه بفرستد یا وقت دادرسی ابلاغ واقعی شده طبق همان ماده ی 303 ق.آ.د.م حکم نمی تواند غیابی باشد . بنابراین باید گفت ماده ی 306 درخصوص وکیل هم مصداق دارد اما این ماده مربوط به عدم واخواهی در مهلت مقرر است نه اینکه وکیل خوانده می توانسته در جلسه دستکم با لایحه دفاع کند اما به جای آن درخواست تجدیدجلسه می نماید به دلیل عذر موجه . به عبارتی آنجا که وکیل می تواند با لایحه دفاع کند دادگاه عدم حضورش را در جلسه اول دادرسی ولو با عذر موجه باشد به معنای عدم توانایی در دفاع نمی گذارد پس صدور حکم غیابی معنایی ندارد . ( اصل قضیه این است که آیا خوانده توان دفاع از خودش را در جلسه ی اول دادرسی داشته یا خیر ، اگر داشته حکم غیابی معنایی ندارد اما اگر توان دفاع نداشته باشد حکم غیابی صادر می شود ، و قانونگذار آگاهی خوانده را اماره ی توانایی اش در دفاع دانسته زیرا وقتی خوانده آگاه شود که فلان تاریخ جلسه دادرسی است می تواند وکیل بفرستد یا نماینده یا لایحه و از این لحاظ قانونگذار دستش را باز گذارده ، ابلاغ واقعی هم به معنای آگاهی از جلسه دادرسی است ، در مورد سوال وقتی وکیل خوانده توانسته درخواست تجدیدجلسه بفرستد پس به طریق اولی حتماً می توانسته لایحه ی دفاعیه بفرستد مگر اینکه ثابت کند چنین چیزی ممکن نبوده که باز هم چون ابلاغ واقعی بوده قابل پذیرش دادگاه نیست . )
 
واپسین ویرایش بدست یکی از سرپرستان:
  • آغازگر گفتمان
  • #5

law_law

دادپرور ساده
5 نوامبر 2012
8
0
90
مازندران
تشکر

با عرض سلام خدمت دوستان و با تشکر از همه بالاخص آقای بابایی که با حوصله و دقیق به سوال مطرح شده پاسخ دادند.
 
بالا