a_r_m1990
دادپرور ساده
وضعیت حقوقی شرط عدم نزدیکی در عقد نکاح چیست؟
درسته.اما دقت داشته باشید که :استدلالی که در چهارچوبی حقوقی بخواهد این شرط را باطل بداند وجود ندارد.
کاملا موافقم.اما آیا همه مردم جامعه ، عالم به اتفاقاتی که امکان است در پی برخی قضایا پیش آید هستند؟ همان مواردی که ایجاد کنندگان این رویه قضایی به تجربه می دانند؟اینکه براحتی بخواهیم حقوق افراد و ازادی انها را بدون اینکه توجیه و استدلال قوی ای پشت آن باشد جالب به نظر نمیرسد.
حتی استفتائات مراجعی چون آیت الله مکارم شیرازی و ... نیز حاکی از تردید این مورد (در نکاح دائم) است.فقها نیز اکثرا قائل به صحت هستند
بنده یک درخواست ساده دارم.شما هر شخصی را که معتقد به صحت این شرط است بیابید (هرکسی که مایلید) و از ایشان بپرسید : خود شما حاضرید در عقد نکاحتان شرط عدم نزدیکی شود؟ (حتی الامکان از مخالف مرد بپرسید!)بهتر است که نام حقوقدانان مخالف این شرط و خصوصا استدلال آنها در رد این شرط آورده شود.
درحالت کلی کاملا موافقمانظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال.
به هیچ وجه.چرا که اولا باید شرط مذکور صحیح باشد تا انجام آن نشان حسن معاشرت باشد.وقتی رویه نپذیرفته (به هردلیل) لذا خلاف استاگر در عقدی عدم نزدیکی شرط بشه اتفاقا عدم عدول از شرط و احترام به آن مصداق حسن معاشرت خواهد بود
بنده عرض کردم بپرسید آیا "حاضرند"؟؟؟ یعنی اگر روزی اتفاق افتاد حاضرند انجام دهند؟؟؟نه اینکه بفرمایید که اگر موافقید پس برید شرط عدم نزدیکی کنید!معنی این درخواستتون اینه هرکسی که معتقد به صحت این شرط هست پس در عقد خودش باید این شرط رو بگنجانه!! پس آیا هرکسی هم که طلاق را قبول دارد باید همسر خودش رو طلاق بده؟
درسته.بنده خیلی جاها غلط املایی داشتم..برای مثال بجای "و نه مبطل" نوشتم "و مبطل" . که البته بعدش بارها جاهای مختلف اصلاح شد(روزانه هزاران کد نوشتن و ده ها مطلب درج کردن و چندین مشاوره و ... طبیعیست برخی غلط های املایی و ...)امیدوارم همانطور که نظرتون از باطل و مبطل بودن این شرط به باطل بودن تغییر پیدا کرد
نام حقوقدانان مخالف این شرط آورده شود
و دقیقا جمله بعدی آن:
انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال.
من همیشه آماده شنیدن استدلال های قوی هستم.و اگر منطقی رسید حتما خواهم پذیرفتفک کنم بحث ما هر چقدر ادامه پیدا کنه به توافق نرسیم!
موافقم.امیدوارم همیشه مباحثات با حضور فعال عزیزان همراه باشه.علی ای حال بحث جالبی بود
یک حقوقدان نباید صرفا در کتاب های حقوق دنبال حل مسائل باشه! چون مسائل مطروحه در این باب باید با دیدی وسیع بررسی بشه از ابعاد روان شناختی، اجتماعی، فیزیولوژیک و ...
حقیقتی که یک حقوقدان باید بپذیرد (و به تبع آن ، متناسب استدلال و النهایه عمل کند)مسأله ی اساسی اینه که در دنیای واقعی افراد از ما نمیپرسن که به صورت آکادمیک چه مباحثی رو خوندید بلکه برای حل مشکلشون مراجعه می کنن.
نه همیشهآیا بهتر نیست که ما شناخت این ابعاد مختلف را در اختیار طرفین و خانواده اونها بذاریم؟
در هردو مورد با عقدی مواجه هستیمدر نظر بگیرید:
شما خانه ای خریدید
طرف دیگر این عقد (فروشنده) می گوید : این خانه را به تو فروختم.ولی تا آخر عمر از آن استفاده نکنی ها.اجازه نداری.شرطه دیگه.باید پاش وایسی.قانونم با منه.
*******************
در نظر بگیرید:
شما از دواج می کنید
طرف دیگر این عقد (زوجه) می گوید: با تو ازدواج کردم.ولی نزدیکی نکنیم ها ! اجازه نداری.شرطه دیگه.باید پاش وایسی.قانونم با منه
شرط خیار با خیار شرط فرق دارد (که البته حتما می دانید)پس چرا شرط خیار را باطل می دانستند؟
عنصر قانونی بودن ، همه جا استثنایی انکار ناپذیر بوده.و دراین مورد نیز همینطور است.اگر بخواهیم تعریف این دو بزرگوار را بپذیریم نتیجه این می شود که مردی که بیماری عنن دارد یا زنی که مبتلاست به بیماری قرن هیچگاه نمی توانند ازدواج کنند چون اگر بخواهند ازدواج کنند ازدواج آنها بواسطه اینکه نمی توانند نزدیکی کنند باطل است که پذیرشش منطقی به نظر نمی رسد.
مشکل که خیر.اما واقعا وضعیت پیش از نزدیکی با وضعیت پس از وقوع نزدیکی برابراست؟!در مورد مواد یاد شده عرض کنم که اگر عدم نزدیکی در عقد شرط شود در اجرای این مواد مشکلی پیش نمی آید مانند زمانی است که طرفین هنوز نزدیکی نکرده اند.
دکتر شهیدی این مورد رو مربوط به مقتضای ذات عقد ندانستند.بلکه شرط یا صفتی می داند که هرچند مقتضای ذات عقد نیست ، لکن بعبارتی جانشین ذات می تواند باشد (مثال بیربط اما ساده و روشن کننده مطلب : وقتی کوزه ای می خرید.اما با وصف عتیقه بودن.طرف هم به شما کوزه معمولی می فروشد.تمام موارد رعایت شده است.اما وصفی بسیار مهم که همان عتیقه بود است ، مشکل دارد.لذا این عقد باطل است)در مورد تقسیم بندی شما از شرط عدم نزدیکی در عقد دائم و موقت و اینکه در عقد موقت چنین شرطی را صحیح میدانید و برای توجیه صحت آن، این شرط را به اطلاق عقد نسبت میدهید و در عقد دائم آن را باطل و مبطل می دانید باید بگویم که یا این شرط خلاف مقتضای عقد هست یا نیست. اگر نیست که چه بهتر. و اگر هست که جسارتا تفکیک آن در عقد دائم و موقت به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسد زیرا ماهیت عقد نکاح دائم و موقت که با یکدیگر تفاوتی ندارد بلکه از باب شرایطی با یکدیگر متفاوت هستند نه از باب ماهیت!
بطلان شرط عدم نزدیکی ، به معنای اجبار طرفین به نزدیکی نیست!نزدیکی حلالا طیبا است اما واجباطیبا که نیست
بنده به استاد شما (و نظر ایشان) احترام قائلم.اما آیا سه قاضی دیوانعالی کشور از رویه بهتر خبر دارند ، یا یک استاد دانشگاه (صرف نظر از دانشگاه مربوطه) ؟؟اگر بنده گفتم که استاد بنده این را گفته اند از باب وجود یا عدم وجود رویه بوده است
به نظرم حق حبس اصلأ موضوع تعجب برانگیزی نیست.با توجه شرایطی که در جامعه برای خانم ها وجود دارد ، به نظرم حق حبس مورد عجیبی نیستبرای صحت یا عدم صحت این شرط استدلال حقوقی برای یکدیگر می آوریم. عرف ممکن است از شنیدن حق حبس در نکاح برای زن هم متعجب شود ولی چنین حقی برای زن در قانون وجود دارد اگر اینطور باشد باید بگوییم که چون عرف ممکن است این حق زن را نپذیرد پس چنین حقی را بیایید باطل بدانیم و نکته دیگری که باید عرض کنم این است که درست است که ممکن است یکی از انگیزه های اصلی مردم از نکاح رابطه جنسی با همسرشان باشد ولی چه اشکالی دارد که عده ای هرچند نادر بخواهند چنین شرطی را در عقد خودشان بگنجانند