پرسش و پاسخ چگونه به رای دیوان عدالت اداری اعتراض کنیم

[zahabi90@yahoo.com]

با سلام یکی از کارکنان اداره ما دادخواست تبدیل وضعیت از قراردادی به رسمی نموده و با توجه به اینکه نوع قرارداد ایشان به صورت طرح تملک می باشد و جزء کارکنان دولت محسوب نمی شود دیوان عدالت اداری رای بر تبدیل وضعیت او داده پس از ابلاغ رای آن را از دفتر مدیرعامل شرکت گرفته و آن را مخفی نموده است که با پایان گرفتن مهلت قانونی اعتراض توسط اداره ، دیوان رای بر رسمی شدن او می دهد حال سوال این است که راه اعتراض به رای مذکور و لغو حکم یاد شده چیست ؟ باتشکر

 

[علیرضاعلوی]

سلام
دادنامه بطرفین دعوا ابلاغ میشود واینکه چطور هر دورای ابلاغ شده در اختیارکارمند میباشد جای سوال است؟؟؟
بهرحال باید به دفتر دادگاه مراجعه کنید و از رای صادره کپی تهیه کنیدوآگاه شوید
و طبق ماده 65کلیه آراشعب بدوی دیوان ب درخواست یکی از طرفین یاوکیل یاقایم مقام یا نماینده قانونی آنها،قابل تجدیدنظرخواهی درشعب تجدیدنظراست ومهلت تجدیدنظرخواهی 20روزبرای افرادمقیم ایران است

 

[zahabi90@yahoo.com]

سلام
دادنامه بطرفین دعوا ابلاغ میشود واینکه چطور هر دورای ابلاغ شده در اختیارکارمند میباشد جای سوال است؟؟؟
بهرحال باید به دفتر دادگاه مراجعه کنید و از رای صادره کپی تهیه کنیدوآگاه شوید
و طبق ماده 65کلیه آراشعب بدوی دیوان ب درخواست یکی از طرفین یاوکیل یاقایم مقام یا نماینده قانونی آنها،قابل تجدیدنظرخواهی درشعب تجدیدنظراست ومهلت تجدیدنظرخواهی 20روزبرای افرادمقیم ایران است

سلام ممنون از پاسخ شما ، وقتی دادنامه نوشته شده و به اداره ابلاغ شده فرد خواهان آن را از مسئول دفتر مدیرعامل تحویل میگیره و می گوید خودم دستور آنرا میگرم اما آن را پنهان می نماید و مهلت اعتراض به پایان می رسد و رای صادر می شود مبنی بر تبدیل وضعیت ایشان ، سوال اینجانب این است که چگونه به رای دوم (قطعی ) باید اعتراض نمود ( البته با توجه به شرایط ذکر شده )

 

[علیرضاعلوی]

اداره شما در چ زمینه ای فعالیت میکنه؟ودلیل اصراربرقراردادی ماندن ایشان چیست؟

 

[zahabi90@yahoo.com]

اداره شما در چ زمینه ای فعالیت میکنه؟ودلیل اصراربرقراردادی ماندن ایشان چیست؟

اداره ما در زمینه آب و اجرای طرح های عمرانی آب فعالیت داره ، با توجه به اینکه یک سری نیروها جهت اجرای طرح از محل اعتبارات آن طرح جذب می شوند و تا پایان طرح مشغول به کار هستند و بعد از اتمام طرح چون اعتباری وجود ندارد به دوصورت با این افراد برخورد می شود 1- اگر جزء نیروهای کارآمد و خوب باشد در یک طرح دیگر مشغول به کار می شود 2- اگر نیرویی به درد نخور باشد به قراردا او خاتمه می دهند، توضیح اینکه در قرارداد این افراد قید می شود قراردا یک ساله از اول سال تا پایان سال ضمناً در متن قراردا دذکر می شود جزء کارکنان دولت نبوده و تبدیل وضعیت ایشان فقط از طریق آزمون می باشد

 

[Farzaneh-Kamran]

سلام. دوست عزيز هريک از طرفين دعوا مي توانند به دفتر شعبه ي رسيدگي کننده به دعوا مراجعه کنند و دادنامه را تحويل بگيرند. اينکه خواهان دعوا دادنامه را از مسئول مورد نظر اداره شما گرفته، دليل موجهي براي اقدام نکردن بخش حقوقي اداره يا مسئول مربوطه نيست! درواقع کوتاهي از طرف کارکنان بخش مربوطه اداره بوده است که به موضوع رسيدگي نکرده اند! رايي که قطعي مي شود فقط از طريق اعاده دادرسي ميتواند مورد رسيدگي مجدد قرار گيرد که طبق صحبت هاي جنابعالي فکر نميکنم از هيچکدام اين جهات بتوان استفاده کرد.

فرد خواهان آن را از مسئول دفتر مدیرعامل تحویل میگیره و می گوید خودم دستور آنرا میگرم

بنده متوجه اين توضيح شما نشدم. دستور چه چيزي را ميگيرد؟
جهات اعاده دادرسي از قرار ذيل است:
"جهات اعاده دادرسی عبارتند از:
1- موضوع حکم، مورد ادعای خواهان نبوده باشد. به عنوان مثال، خواهان از دادگاه، صدور حکم تخلیه را تقاضا کند و دادگاه علاوه بر صدور حکم تخلیه، حکم به پرداخت اجرت‎المثل صادر کند.
2- حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد. مانند اینکه خواسته خواهان 10 میلیون تومان است اما دادگاه بر اساس نظر کارشناس حکم به پرداخت 15 میلیون تومان خسارت داده است. این جهت اعاده دادرسی در مواردی قابل تحقق است که خواسته پول رایج ایران، پول خارجی یا مالی کلی باشد. (مانند صد تن گندم یا سکه طلا) ارایه حکم مورد درخواست اعاده دادرسی دلیل تحقق این جهت اعاده دادرسی است.
3- وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد. مثلاً دادگاه شرط ضمن عقد را نامشروع دانسته و در عین حال با استناد به ماده 237 قانون مدنی، خوانده را ملزم به انجام آن شرط کرده است.
4- حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن، که قبلاً توسط همان دادگاه صادر شده است، متضاد باشد؛ بدون آن‎ که سبب قانونی موجب این مغایرت باشد.
5- طرف مقابل درخواست‎کننده اعاده دادرسی حیله و تقلبی به‎ کار برده که در حکم دادگاه موثر بوده است. حیله و تقلب می‎تواند مصادیق متعددی داشته باشد. مانند اینکه خواهان کاری کند که شخصی غیر از خوانده به‎ عنوان خوانده در دادگاه حاضر شود و برخلاف واقع به صحت ادعاهای خواهان اقرار کند.
6- حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم، جعلی بودن آنها ثابت شده باشد.
7- پس از صدور حکم، اسناد و مدارکی به دست می‎آید که دلیل حقانیت درخواست‎کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یادشده در جریان دادرسی مکتوم بوده و در اختیار متقاضی نبوده است."

 

[zahabi90@yahoo.com]

سلام. دوست عزيز هريک از طرفين دعوا مي توانند به دفتر شعبه ي رسيدگي کننده به دعوا مراجعه کنند و دادنامه را تحويل بگيرند. اينکه خواهان دعوا دادنامه را از مسئول مورد نظر اداره شما گرفته، دليل موجهي براي اقدام نکردن بخش حقوقي اداره يا مسئول مربوطه نيست! درواقع کوتاهي از طرف کارکنان بخش مربوطه اداره بوده است که به موضوع رسيدگي نکرده اند! رايي که قطعي مي شود فقط از طريق اعاده دادرسي ميتواند مورد رسيدگي مجدد قرار گيرد که طبق صحبت هاي جنابعالي فکر نميکنم از هيچکدام اين جهات بتوان استفاده کرد.

بنده متوجه اين توضيح شما نشدم. دستور چه چيزي را ميگيرد؟
جهات اعاده دادرسي از قرار ذيل است:
"جهات اعاده دادرسی عبارتند از:
1- موضوع حکم، مورد ادعای خواهان نبوده باشد. به عنوان مثال، خواهان از دادگاه، صدور حکم تخلیه را تقاضا کند و دادگاه علاوه بر صدور حکم تخلیه، حکم به پرداخت اجرت‎المثل صادر کند.
2- حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد. مانند اینکه خواسته خواهان 10 میلیون تومان است اما دادگاه بر اساس نظر کارشناس حکم به پرداخت 15 میلیون تومان خسارت داده است. این جهت اعاده دادرسی در مواردی قابل تحقق است که خواسته پول رایج ایران، پول خارجی یا مالی کلی باشد. (مانند صد تن گندم یا سکه طلا) ارایه حکم مورد درخواست اعاده دادرسی دلیل تحقق این جهت اعاده دادرسی است.
3- وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد. مثلاً دادگاه شرط ضمن عقد را نامشروع دانسته و در عین حال با استناد به ماده 237 قانون مدنی، خوانده را ملزم به انجام آن شرط کرده است.
4- حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن، که قبلاً توسط همان دادگاه صادر شده است، متضاد باشد؛ بدون آن‎ که سبب قانونی موجب این مغایرت باشد.
5- طرف مقابل درخواست‎کننده اعاده دادرسی حیله و تقلبی به‎ کار برده که در حکم دادگاه موثر بوده است. حیله و تقلب می‎تواند مصادیق متعددی داشته باشد. مانند اینکه خواهان کاری کند که شخصی غیر از خوانده به‎ عنوان خوانده در دادگاه حاضر شود و برخلاف واقع به صحت ادعاهای خواهان اقرار کند.
6- حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم، جعلی بودن آنها ثابت شده باشد.
7- پس از صدور حکم، اسناد و مدارکی به دست می‎آید که دلیل حقانیت درخواست‎کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یادشده در جریان دادرسی مکتوم بوده و در اختیار متقاضی نبوده است."

باسلام و تشکر از پاسخ شما >
با توجه به اینکه کلیه نامه های وارده به ادارات دولتی باید توسط بالاترین مقام آن دستگاه( مدیر عامل .مدیر کل و....)به معاونتها و یا مدیران میانی و یا کارکنان ارجاع شود منظور بنده گرفتن دستور مدیر عامل برای ارجاع شکوائیه یا رای دیوان عدالت اداری بوده تا اداره حقوقی نسبت به اعتراض اقدام نماید ولی فرد مذکور رای را نزد خود نگهداری نموده تا 20روز مهلت اعتراض آن به اتمام برسد ورای به نفع او صادر شود
با توجه به اینکه پرونده مذکور به اینجانب ارجاع شده اعاده دادرسی براساس حیله و تقلب نموده ام ولی مطمئن نیستم بتونم رای را نقض کنم
از اینکه کمکم نمودید ممنون و سپاسگذارم

 

[علیرضاعلوی]

اعاده دادرسی براساس بند5 ماده 426 (حیله وتقلب) درصورتی است ک حیله وتقلب درحکم دادگاه موثر بوده باشد.در حکم صادره ازشعبه دیوان ،حیله وتقلبی بکاربرده نشده ک بتوان اعاده کرد.وشعبه دیوان قطعا باتوجه ب شرایط وسوابق موجود حکم ب رسمی شدن داده است بنابراین پنهان کردن دادنامه بعدازصدور رای حیله وتقلب برای اعاده دادرسی محسوب نمیشود.
سابقه کار ایشان در اداره شماچندسال است؟

 

[zahabi90@yahoo.com]

اعاده دادرسی براساس بند5 ماده 426 (حیله وتقلب) درصورتی است ک حیله وتقلب درحکم دادگاه موثر بوده باشد.در حکم صادره ازشعبه دیوان ،حیله وتقلبی بکاربرده نشده ک بتوان اعاده کرد.وشعبه دیوان قطعا باتوجه ب شرایط وسوابق موجود حکم ب رسمی شدن داده است بنابراین پنهان کردن دادنامه بعدازصدور رای حیله وتقلب برای اعاده دادرسی محسوب نمیشود.
سابقه کار ایشان در اداره شماچندسال است؟

حدود ده سال البته در داخواست خود بیشتر نوشته . توضیح اینکه کلیه سنوات پایان سال خود را در پایان هر سال دریافت نموده است

 

[zahabi90@yahoo.com]

اعاده دادرسی براساس بند5 ماده 426 (حیله وتقلب) درصورتی است ک حیله وتقلب درحکم دادگاه موثر بوده باشد.در حکم صادره ازشعبه دیوان ،حیله وتقلبی بکاربرده نشده ک بتوان اعاده کرد.وشعبه دیوان قطعا باتوجه ب شرایط وسوابق موجود حکم ب رسمی شدن داده است بنابراین پنهان کردن دادنامه بعدازصدور رای حیله وتقلب برای اعاده دادرسی محسوب نمیشود.
سابقه کار ایشان در اداره شماچندسال است؟

حدود ده سال البته در داخواست خود بیشتر نوشته . توضیح اینکه کلیه سنوات پایان سال خود را از قبیل یک ماه حقوق + مانده مرخصی و... و با ایشان تصفیه حساب شده است

 

[علیرضاعلوی]

فکرنمیکنم راهی برای اداره شما باقی باشد واین رای قطعی شده است
نکته دیگراینکه ایشان ده سال است ک برای اداره مشغول بکار است وده سال از عمرش را برای خدمت ب آن اداره صرف کرده است ،چرا نباید رسمی شود؟؟چرا نباید ب امنیت شغلی برسد؟؟باید تا آخر عمرش درگیر این مساله باشد ک اگر مرا بناحق بیرون کردند وازکاربیکارشدم چ کنم؟امروزیک پیمانکاربا اداره شماقرارداددارد و فردا پیمانکاری دیگر وهزار اما واگر برای تضمین باقی ماندن ایشان دراین اداره وبیکار نشدن .
متاسفانه این بلا دامن گیر بسیاری از افراد مشغول بکار است ویکی از دوستان بنده نیزبعداز پنج سال کاربصورت قراردادی برای یکی ازشرکتهای بنام خودروسازی بناحق ازآن شرکت بیرون شد وروز از نو روزی از نو وفقط وفقط بخاطر اینکه قراردادی بودواز امنیت شغلی برخوردارنبود.واین پیمانکاران ودلالان ک همه جا نفوذ دارند قابل ترحم وحمایت قانونی نیستند (ترحم بر پلنگ تیز دندان/ستمکاری بود بر گوسفندان)..بنابراین قشر آسیب پذیرکارگرباید از حمایت بیشتری برخوردارشودتا هزاران کودکی ک در این خانواده ها متولد میشوند،استعدادشان بدلیل فقر مالی وفرهنگی نابود نشود
ا
این رای دیوان قطعا باتوجه ب تمام جوانب موجود صادرشده است وبقول استاد مسلم وعدالتخواه حقوق ،جناب دکترباقی (که فایل های تدریس صوتی ایشان در تجارت واصول درسایت قرارداده شده است) :بعداز انقلاب اسلامی ازشریفترین ومقدس ترین بناها، ایجادبنای دیوان عدالت اداری میباشد ودیده شده ک حق وحقوق بسیاری از کارگران راکه جزو قشر ضعیف جامعه اند وصدایشان را کسی نمیشنود،زنده کرده است
ضمنا اگر ایشان رای راپنهان نمیکردند واداره تجدیدنظر میکرد بطورقطع ویقین وصد درصد نمیتوان گفت ک شعبه تجدیدنظر رای را نقض میکرد واحتمال زیادهم داشت ک رای را تایید کند ودرخواست اداره راه بجایی نبرد

 

[zahabi90@yahoo.com]

فکرنمیکنم راهی برای اداره شما باقی باشد واین رای قطعی شده است
نکته دیگراینکه ایشان ده سال است ک برای اداره مشغول بکار است وده سال از عمرش را برای خدمت ب آن اداره صرف کرده است ،چرا نباید رسمی شود؟؟چرا نباید ب امنیت شغلی برسد؟؟باید تا آخر عمرش درگیر این مساله باشد ک اگر مرا بناحق بیرون کردند وازکاربیکارشدم چ کنم؟امروزیک پیمانکاربا اداره شماقرارداددارد و فردا پیمانکاری دیگر وهزار اما واگر برای تضمین باقی ماندن ایشان دراین اداره وبیکار نشدن .
متاسفانه این بلا دامن گیر بسیاری از افراد مشغول بکار است ویکی از دوستان بنده نیزبعداز پنج سال کاربصورت قراردادی برای یکی ازشرکتهای بنام خودروسازی بناحق ازآن شرکت بیرون شد وروز از نو روزی از نو وفقط وفقط بخاطر اینکه قراردادی بودواز امنیت شغلی برخوردارنبود.واین پیمانکاران ودلالان ک همه جا نفوذ دارند قابل ترحم وحمایت قانونی نیستند (ترحم بر پلنگ تیز دندان/ستمکاری بود بر گوسفندان)..بنابراین قشر آسیب پذیرکارگرباید از حمایت بیشتری برخوردارشودتا هزاران کودکی ک در این خانواده ها متولد میشوند،استعدادشان بدلیل فقر مالی وفرهنگی نابود نشود
ا
این رای دیوان قطعا باتوجه ب تمام جوانب موجود صادرشده است وبقول استاد مسلم وعدالتخواه حقوق ،جناب دکترباقی (که فایل های تدریس صوتی ایشان در تجارت واصول درسایت قرارداده شده است) :بعداز انقلاب اسلامی ازشریفترین ومقدس ترین بناها، ایجادبنای دیوان عدالت اداری میباشد ودیده شده ک حق وحقوق بسیاری از کارگران راکه جزو قشر ضعیف جامعه اند وصدایشان را کسی نمیشنود،زنده کرده است
ضمنا اگر ایشان رای راپنهان نمیکردند واداره تجدیدنظر میکرد بطورقطع ویقین وصد درصد نمیتوان گفت ک شعبه تجدیدنظر رای را نقض میکرد واحتمال زیادهم داشت ک رای را تایید کند ودرخواست اداره راه بجایی نبرد

با سلام
اگر انسان راه درست را برود شاید حتی کسانی که با کار او مخالف هستند نیز به او کمک کنند ولی وقتی پای آبرو و شغل کسی دیگر در میان باشد بهترین دوستان و نزدیکان نیز او را سر زنش میکنند کار این همکار ما باعث کردیده باری همکار دیگه مشکل ایجاد بشه که دادخواست به او ابلاغ گردیده و احتمال اخراج ایشون وجود دارد چون معمولا بیشتر کارکنان این مجموعه قراردادی هستیم