آخرین ارسال‌ها

خوش آمدید

اگر شناسه کاربری دارید، خواهشمندیم وارد شوید، اما اگر تاکنون شناسه ای نساخته اید، برایگان به خانواده +۲۰ هزار نفری دادپرور بپیوندید.

پرسش و پاسخ قتل توسط برادر

علیرضاعلوی

دادپرور ساده
28 می 2015
96
94
400
آیا برادری که خواهر متاهل خویش را در حال زنا بامردمتاهل اجنبی ببیند وبه تمکین خواهر نیزعلم داشته باشد سپس درهمان لحظه هر دو را ب قتل برساند قصاص می شود؟در فرض اینکه دخترواجنبی مجردباشدچطور؟
 
واپسین ویرایش:

Farzaneh-Kamran

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
167
417
1,465
اصفهان
دفاع از ناموس با توجه به رضايت دختر مطرح نيست.در فرض تاهل هم طبق بند ث ماده 302 قانون مجازات، قصاص شوهر در غير موارد اکراه و اجبار نسبت به زاني و زانيه منتفي است نه قصاص برادر و حتي پدر. برادر مرتکب قتل عمد شده و قصاص هم نسبت به زاني هم زانيه ثابت است. با اينحال نسبت به قتل دختر چون ولي دم پدر و مادر و فرزند(در صورت وجود) هستند احتمال گذشت و بخشش بسيار است. اما نسبت به زاني مانع قصاصي وجود ندارد. در اين مورد فرقي بين دختر مجرد و متاهل نيست. تنها مواردي که در قانون مجازات ايران قتل هاي ناموسي پذيرفته شده است، موارد شوهر در غيرمورد اکراه و اجبار و قتل فرزند به دست پدر است.
 
واپسین ویرایش:
  • آغازگر گفتمان
  • #3

علیرضاعلوی

دادپرور ساده
28 می 2015
96
94
400
آیا بعنوان وکیل قاتل دراین پرونده بجز رضایت اولیا دم هیچ راه قانونی برای عدم قصاص وجود ندارد؟باتوجه به بندهای دیگر ماده 302ویاحتی ماده303
 

Farzaneh-Kamran

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
167
417
1,465
اصفهان
منظورتون فرض محصن و محصنه بودن زاني و زانيه است؟ 4 شاهد يا 4 بار اقرار مرتکب براي اثبات زنا لازم است. مي توانند بعد از رخ دادن قتل ثابت کنند زنا محصنه رخ داده است؟ با توجه به اينکه راه هاي اثبات زنا موضوعيت دارند نه طريقيت.
 
  • آغازگر گفتمان
  • #5

علیرضاعلوی

دادپرور ساده
28 می 2015
96
94
400
درفرض اول سوال زنای محصن ومحصنه ازطرف هر دوصورت گرفته وفرض دوم سوال زنای غیرمحصن وغیرمحصنه از طرف هر دوشخص(رخ دادن زنانیزدردادگاه ثابت میشود)
 
واپسین ویرایش:
  • آغازگر گفتمان
  • #6

علیرضاعلوی

دادپرور ساده
28 می 2015
96
94
400
برادر در فرض اول قصاص نمیشود..توضیح آنکه مهدورالدم دونوع است :مطلق و نسبی.مهدورالدم مطلق کسی است که خونش مطلقاهدر است(نسبت به همه)ومهدورالدم نسبی کسی است که خونش نسبت به صاحب حق قصاص وشوهرهدراست..درفرض اول سوال طرفین مرتکب زنای محصن ومحصنه شده اند که جرم مستوجب سلب حیات است وازطرف دیگر ماده 302 ذکرمیکند که درصورتیکه مجنی علیه دارای یکی از حالات زیرباشدمرتکب(جانی) به قصاص وپرداخت دیه محکوم نمیشود :الف-مرتکب(مجنی علیه) جرم حدی که مستوجب سلب حیات است.(مهدورالدم مطلق) درفرض اول هردو شخص مرتکب جرم حدی مستوجب سلب حیات شده اند بنابراین برادر بااستنادبه این بند واثبات زنادر دادگاه میتوانداز قصاص رهایی یابدو در این حالت طبق تبصره 1ماده302بدلیل آنکه بدون اجازه دادگاه این اقدام صورت گرفته است مرتکب به تعزیزمحکوم میشود
تذکر:ممکن است این اشکال ب ذهن برسدکه بند ث مخصص بندالف است وبنابراین زانی وزانیه فقط نسبت ب شوهر خونشان هدراست که این تصورغلط است زیرازانی وزانیه بنابر بندالف مستوجب سلب حیات اندوچنانچه فرد غریبه ای نیزآنها را درهمان حال بقتل برساند قصاص نمیشود وفقط بدلیل اینکه بدون اجازه دادگاه بوده است طبق تبصره 1تعزیر خواهدشدوقانونگذار دربندث ماده 302خواسته است که شوهر را ازاین تعزیر نیز معاف کندوبگوید که شوهرهیچگونه مسوولیتی نداردوبنابراین استدلال برادر نیز مانندفرد غریبه ای است که مرتکب قتل زانی وزانیه شده ومشمول بند الف ماده 302میباشدو طبق تبصره 1فقط به تعزیر مقرر درماده 612قانون تعزیرات محکوم خواهدشد

ودر فرض دوم سوال که مرتکبین زناهر دو مجردند برادر محکوم به قصاص است امابازهم راه رهایی ازقصاص میتوان برایش متصورشد...او میتواند بااستناد به ماده 303از قصاص رهایی یابد ..توضیح آنکه ماده 303ذکر میکند که هرگاه مرتکب مدعی باشدکه مجنی علیه مشمول ماده 302است ویا وی (مرتکب)با چنین اعتقادی مرتکب جنایت براو شده است ودر دادگاه ثابت شود که مرتکب به اشتباه با چنین اعتقادی دست به جنایت زده است مرتکب قصاص نشده وفقط به دیه وتعزیر محکوم خواهد شد
 
واپسین ویرایش:

gasamimohammad

دادپرور ساده
11 می 2013
15
6
265
40
تبریز
آیا برادری که خواهر متاهل خویش را در حال زنا بامردمتاهل اجنبی ببیند وبه تمکین خواهر نیزعلم داشته باشد سپس درهمان لحظه هر دو را ب قتل برساند قصاص می شود؟در فرض اینکه دخترواجنبی مجردباشدچطور؟
سلام
در فرض اول هر چند علم به تمکین خواهر داشته باشد مجوز قتل ندارد اما چون اولیای دم دختر پدر خود برادر در صورت نداشتن فرزند برای خواهر احتمال گذشت از قصاص وجود دارد.
اما در مورد مرد اجنبی شرایط احصان مطرح میشود که در هر صورت برادر نمیتواند مرتکب قتل شود.
البته برای این مساله پاسخ های متفاوت و گسترده ای مطرح هستش.
اما در حالت کلی به نظر می رسد در هیچ شرایطی مجوز قتل برای برادر در هیچ حالت مطرح نیست
بهتر است به جواب این مساله به نظر مراجع رجوع شود.
 

gasamimohammad

دادپرور ساده
11 می 2013
15
6
265
40
تبریز
در اسلام، به هر گونه رابطه جنسی میان زن و مرد بدون وجود رابطه ازدواج میان آن‌ها زنا گفته می‌شود. مردی که مرتکب زنا شده‌است را «زانی»، و زن زناکار را «زانیه» می‌خوانند.



محتویات
[نهفتن]


تعریف[ویرایش]
زنا به نزدیکی بین زن و مرد (شامل آمیزش جنسی مهبلی و مقعدی) بدون ازدواج اطلاق می‌شود. یعنی مرد و زن نامحرمی بی آنکه عقد دائم بخوانند یا مرد و زنی که با هم محرم هستند (غیر از زن و شوهر) با هم از راه جلو یا پشت نزدیکی نمایند و دخول صورت بگیرد؛ یعنی آلت مرد در آلت زن داخل گردد و دخول هم به مقدار ختنه‌گاه صورت بگیرد. اگر نزدیکی و دخول صورت نگیرد، به آن زنا نمی‌گویند. بنابراین هر چند لمس و یا دیدن بدن دختر نامحرم، حرام است اما حکم زنا را ندارد و حد زنا جاری نمی‌شود.[۱]

در قرآن نیز آیاتی وجود دارند که‌شان نزول آنها درباره تحریم زنا می‌باشد. خداوند در قران فرموده به زنا نزدیک نشوید که خطرناک وحرام است.

انواع زنا در اسلام[ویرایش]
زنا دارای موارد مختلفی است که برای هر کدام از آنها کیفرها و حدود جداگانه‌ای در اسلام وجود دارد.

زنا با محارم[ویرایش]
نوشتار اصلی: زنای با محارم
زنا با محارم به معنای آن است که مثلاً یک مرد با یکی از زنهایی که جزو محارم نَسَبی وی هستند و ازدواج کردن با آنان ممنوع (حرام) است، زنا کند. محارم نسبی مانند: مادر، خواهر، دختر، دختر خواهر، دختر برادر، عمه و یا خاله.

مجازات زنای با محارم: کیفر آن بنابر نظر بعضی از فقها اعدام است، ولی مفاد بعضی از روایات این است که با شمشیر یک ضربه به گردن او بزنند و اگر زنده ماند او را در حبس نگه دارند تا بمیرد، واحوط رعایت این دستور است. حکم اعدام در زنا با زنانی که بواسطه شیر خوردن محرم شده‌اند یا به سبب ازدواج محرم شده‌اند - مانند مادر زن - محل اشکال است، ولی نسبت به زن پدر جاری است. همچنین در این حکم فرقی نمی‌کند که مرد زنا کننده مجرد باشد و یا متاهل.

در زنای با محارم، در صورتی که زن به انجام عمل زنا راضی بوده، آن زن نیز اعدام می‌شود.[نیازمند منبع]

زنای به زور (زنای به عنف)[ویرایش]
نوشتار اصلی: زنای به عنف
زنای به عنف به معنای آن است که مثلاً زنی به عمل زنا راضی نباشد و مرد با زور و ارعاب و تهدید با او زنا کند.

مجازات زنای به عنف: کیفر آن برای مرد زنا کننده «اعدام» است، هرچند احوط آن است که یک شمشیر به گردن او بزنند، گرچه نمیرد.

زنای محصن و محصنه[ویرایش]
نوشتار اصلی: زنای محصنه
زنای محصنه به معنای آن است که شخص زنا کننده دارای همسر دائمی باشد به گونه‌ای که هرگاه بخواهد با همسر خود نزدیکی کند مانعی در کار نباشد و با این حال تن به زنا داده باشد. به زبان ساده‌تر اگر یک زن متاهل زنا کند، به زنای آن شخص زنای محصنه گفته می‌شود و اگر زانی مرد باشد زنای محصن گفته می‌شود.

مجازات زنای محصن در مورد چه مرد و چه زن زناکاری که متاهل است، اگر پیر است ابتدا یکصد ضربه شلاق و سپس سنگسار است، و اگر جوان است فقط او را سنگسار می‌کنند و بنابر احتیاط واجبشلاق نزنند، اگر فردی که متاهل است و همسرش در او در اختیار اوست اما هنوز با او زناشویی نکرده، اگر زنا کند او را صد ضربه شلاق می‌زنند و سر او را هم می‌تراشند و به مدت یکسال او را از شهرش تبعید می‌کنند. ولی برای زن زنا کار حکم تراشیدن سر و تبعید جاری نمی‌شود.

زنای غیر محصنه[ویرایش]
نوشتار اصلی: زنای غیر محصنه
به زنایی گفته می‌شود که شخص زناکار (زن یا مرد) فاقد همسر و مجرد باشد و به اختیار خود زنا کرده باشد. به زبان ساده‌تر به زنای شخص مجرد، زنای غیر محصنه گفته می‌شود.

مجازات زنای غیر محصنه در این نوع از زنا، کیفر شخص زناکار درمرتبه اول یکصد ضربه شلاق است، و اگر سه مرتبه زنا کند و در هر مرتبه حد خورده باشد، کیفر او در مرتبه چهارم اعدام است. مرد را در حالی شلاق می‌زنند که ایستاده باشد، و نباید ضربات شلاق بر سر و صورت و عورت او وارد شود. اگر مرد را هنگام زنا برهنه یافته‌اند، جزعورت بقیه بدن او باید برهنه باشد و اگر با لباس یافته‌اند بنابراحتیاط به هر نحو که او را یافته‌اند شلاق خواهد خورد. زن را در حالی شلاق می‌زنند که نشسته باشد و بدن او با لباس پوشیده باشد، و از شلاق زدن به سر و صورت او خود داری نمایند.

راه‌های اثبات زنا[ویرایش]
در اسلام بطور کلی دو راه برای اثبات زنا وجود دارد

  • اقرار شخص
  • شهادت چهار نفر شاهد
اگر چنانچه زنای محصنه یک شخص به‌وسیله هر یک از راه‌های فوق ثابت شود، آنگاه مجازات سنگسار در حق شخص زنا کار، با توجه به اینکه زنای وی به‌وسیله کدامیک از راههای فوق ثابت شده باشد متفاوت خواهد بود.

  • ۱- اقرار شخص زنا کننده که بالغ و عاقل و آزاد است در حال اختیار و بدون ارعاب و ترس چهار مرتبه و بنابراحتیاط در چهارجلسه اعتراف کند که زنا کرده‌است.
اگر زنای محصنه از راه اقرار شخص زنا کار ثابت شود و شخص زناکار هنگام سنگسار از گودال فرار کرد، دیگر او را به گودال برنمی‌گردانند، حتی بنابراحتیاط اگر یک سنگ هم به او نخورده باشد نباید او را بازگردانند.
  • ۲- شهادت چهار نفر شاهد چهار مرد عادل به دیدن عمل شهادت دهند، و اگر سه مرد و دو زن عادل یا دو مرد و چهار زن عادل هم شهادت دهند کافی است و زنا ثابت می‌شود.
اگر زنای محصنه از راه شهادت شهود ثابت شود، آنگاه اگر هنگام سنگسار از گودال فرار کرد، فرار وی فایده ندارد و او را باید به گودال برگردانند و آنقدر سنگسار شود تا بمیرد.
در قرآن[ویرایش]
سوره نساء'آیات ۱۵،۱۶،۲۲،۲۴،۲۵،

﴿وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا﴾(سورهٔ نساء-آیهٔ ۱۵)

و از زنان شما کسانی که مرتکب زنا می‌شوند چهار نفر از مسلمانان به عنوان شاهد بر آنان بطلبید پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه‌ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهی برای آنان قرار دهد.

﴿وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا ۖ فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾(سورهٔ نساء-آیهٔ ۱۶)

و از میان شما آن دو تن را که مرتکب زشتکاری می‌شوند آزارشان دهید پس اگر توبه کردند و درستکار شدند از آنان صرفنظر کنید زیرا خداوند توبه‌پذیر مهربان است.

﴿وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ ۚ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا﴾(سورهٔ نساء-آیهٔ ۲۲)

و با زنانی که پدرانتان به ازدواج خود درآورده‌اند نکاح مکنید مگر آنچه که پیشتر رخ داده است چرا که آن زشتکاری و [مایه] دشمنی و بد راهی بوده است.

﴿وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۖ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾(سورهٔ نساء-آیهٔ ۲۴)

و زنان شوهردار [نیز بر شما حرام شده است] به استثنای زنانی که مالک آنان شده‌اید [این] فریضه الهی است که بر شما مقرر گردیده است و غیر از این [زنان نامبرده] برای شما حلال است که [زنان دیگر را] به وسیله اموال خود طلب کنید در صورتی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید و زنانی را که متعه کرده‌اید مهرشان را به عنوان فریضه‌ای به آنان بدهید و بر شما گناهی نیست که پس از مقرر با یکدیگر توافق کنید مسلماً خداوند دانای حکیم است

﴿وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ ۚ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ ۚ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ ۚ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾(سورهٔ نساء-آیهٔ ۲۵)

و هر کس از شما از نظر مالی نمی‌تواند زنان [آزاد] پاکدامن با ایمان را به همسری [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانواده‌شان به همسری [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار و دوست‌گیران پنهانی نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتکب فحشا شدند پس بر آنان نیمی از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویی با کنیزان] برای کسی از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است.

سوره مائده آیه ۵،

﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾(سورهٔ مائده-آیهٔ ۵)

امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ و (همچنین) طعام اهل کتاب، برای شما حلال است؛ و طعام شما برای آنها حلال؛ و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه می‌گردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.

سوره اسراء آیه ۳۲،

﴿وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا﴾(سورهٔ اسراء-آیهٔ ۳۲)

و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهی است!

در تفسیر نمونه این آیه این‌طور تفسیر شده است: می‌گوید به این عمل نزدیک هم نشوید، و اشاره به این است که آلودگی به زنا غالباً مقدماتی دارد که انسان را تدریجاً به آن نزدیک می‌کند.[۲]

همچنین در تفسیر المیزان این‌طور آمده است: این آیه از زنا نهی می‌کند و در حرمت آن مبالغه کرده است چرا که این عمل فاحشه است، و زشتی و فحش آن صفت لا ینفک و جدایی ناپذیر آن است، به طوری که در هیچ فرضی از آن جدا نمی‌شود، و با تعلیل وَ ساءَ سَبِیلًا فهماند که این روش، روش زشتی است که به فساد جامعه، آن هم فساد همه شؤون اجتماع منجر می‌شود، و به کلی نظام اجتماع را مختل می‌کند.[۳]

سوره نور آیات ۲،۳،۸

﴿الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾(سورهٔ نور-آیهٔ ۲)

هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!

﴿الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾(سورهٔ نور-آیهٔ ۳)

مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمی‌کند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمی‌آورد؛ و این کار بر مؤمنان حرام شده است!

و سوره فرقان آیه ۶۸،

﴿وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا﴾(سورهٔ فرقان-آیهٔ ۶۸)

و کسانی که معبود دیگری را با خداوند نمی‌خوانند؛ و انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمی‌کشند؛ و زنا نمی‌کنند؛ و هر کس چنین کند، مجازات سختی خواهد دید!

در فرقه‌ها و مذاهب مختلف اسلامی احادیث و روایات بسیاری در باب تحریم زنا و آثار سوء زنا بر جامعه وجود دارد .

در قرآن، سوره نور، آیات ۲ الی ۹، در بارهٔ مجازات زناکار و شرایط اثبات گناه و شرایط اثبات بی گناهی، مطالبی بیان شده‌است:

به هر زن زناکار و مرد زناکاری صد تازیانه بزنید و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید در [کار] دین خدا نسبت به آن دو دلسوزی نکنید و باید گروهی از مؤمنان در کیفر آن دو حضور یابند (۲) مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار جز مرد زناکار یا مشرک را به زنی نگیرد و بر مؤمنان این [امر] حرام گردیده‌است (۳) و کسانی که نسبت زنا به زنان شوهردار می‌دهند سپس چهار گواه نمی‌آورند هشتاد تازیانه به آنان بزنید و هیچگاه شهادتی از آنها نپذیرید و اینانند که خود فاسقند (۴) مگر کسانی که بعد از آن [بهتان] توبه کرده و به صلاح آمده باشند که خدا البته آمرزنده مهربان است (۵) و کسانی که به همسران خود نسبت زنا می‌دهند و جز خودشان گواهانی [دیگر] ندارند هر یک از آنان [باید] چهار بار به خدا سوگند یاد کند که او قطعاً از راستگویان است (۶) و [گواهی در دفعه] پنجم این است که [شوهر بگوید] لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد (۷) و از [زن] کیفر ساقط می‌شود در صورتی که چهار بار به خدا سوگند یاد کند که [شوهر] او جدا از دروغگویان است (۸) و [گواهی] پنجم آنکه خشم خدا بر او باد اگر [شوهرش] از راستگویان باشد (۹)[۴]

پانویس[ویرایش]
  1. پرش به بالا↑ روح‌الله خمینی. تحریر الوسیله. ۱۷ فوریه ۲۰۱۲.
  2. پرش به بالا↑ تفسير نمونه ج۱۲ ص۱۰۲
  3. پرش به بالا↑ ترجمه تفسير الميزان ج۱۳ ص۱۱۷
  4. پرش به بالا↑ قرآن، سوره نور، آیات ۲ تا ۹، ترجمه محمدمهدی فولادوند
جستارهای وابسته[ویرایش]
 
  • آغازگر گفتمان
  • #10

علیرضاعلوی

دادپرور ساده
28 می 2015
96
94
400
سلام

بنابه بند اول ماده 302میتوان عدم قصاص رابرای برادر به اثبات رساند درصورت تاهل زانی وزانیه همانطورکه دربالا استدلال شدودرحالت تجرد نیز باکمک ماده303میتوان برادر را از قصاص رهایی داد
در پاسخ تان فرمودین بنظر مراجع مراجعه کنیم اگر نظرمراجع رابفرمایید ممنون میشم علی الخصوص نظر شیخ یوسف مدنی تبریزی که ازمجتهدین مسلط به جزابودند ا که چندین جا استادمیرمحمدصادقی بنظرشان استنادکردند..ممنون
 
بالا