صلح در لغت به معناي آشتي، سازش و پايان دادن به جنگ و نزاع ميباشد.
در اصطلاح فقهی، عقدي است كه براي اصلاح ميان دو كس كه در معامله و يا واقعهاي اختلاف دارند، منعقد ميشود که منظور قانون نیز، همین است.
قواعد حاكم بر صلح 1) وجود اختلاف؛ اختلاف ممكن است قبلاً ايجاد شده و عقد صلح در جهت رفع آن باشد و يا اينكه اختلاف محتمل باشد، و در آينده صورت پذيرد. 2) لزوم تلطيف ادعاي طرفين در صلح؛ در عقد صلح، بايد هر كدام از دو طرف از بخشي از ادعاهاي خود كوتاه آيند، نه اينكه فقط يكي از طرفين، به كلي از ادّعاي خود صرفنظر نمايد. گرچه اين مسأله اختلافي است.
ويژگيهاي عقد صلح 1) صلح از عقود توافقي است و تراضي طرفين، شرط پيدايش آن ميباشد، رعايت تشريفات عقود نيز در آن شرط نميباشد، فقط رضايت طرفين همراه با بيان ايجاب و قبول، كفايت ميكند، البته طرفین بايد اهليت معامله و تصرف داشته باشند، تا عمل آنها مشروع و محکمه پسند باشد. 2) عقد صلح، عقدي لازم است، چنانكه اگر كسي به موجب صلح، نزاعي را پايان داد، پس از آن نميتواند از نظر خويش برگردد و دوبارۀ اقامۀ دعوي در مورد همان موضوع و همان سبب نمايد مگر از طريق فسخ و اقاله كه قانون اين حق را داده است. 3) صلح ممكن است معوض و يا غیر معوض باشد. 4) صلح عقد مستقل است؛ همانطور كه صاحب جواهر (ره) ميفرمايد: در نظر ما فقهای اماميه، صلح عقد اصلی است و فرع بر عقود ديگر نيست، اگر چه همان فايدهاي را افاده كند كه ممكن است يكي از عقود افاده نمايد. گرچه فقهاء اهل سنت معتقدند كه صلح در مقام هر عقدي كه واقع شود، همان خواهد بود، مثلاً صلح در دريافت عين مورد اختلاف در اجاره، در مقابل واگذاري، منفعت شيء ديگر، براي مدت، صلح به معناي اجاره است.
ببینید عقد صلح یه عقد خاصیه که همانطور که از اسمش معلومه برای رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع میشه
اما عقود نامعین ، عقودی هستن که در قانون ازشون یاد نشده و اسمی ازشون برده نشده و با اراده طرفین بوجود میاد
عقد صلح در قانون نام برده شده و با عقود نامعین فرق داره. (عقد صلح یه قالبیه که وقتی طرفین هرجا گره توی کارشون میاد عقدشون رو میبرن در قالب صلح همه چیو حل میکنن)
عقودي كه در قانون عنوان و صورت خاصي ندارد و شرايط و آثار آن بر طبق قواعد عمومي قرادادها و اصل حاكميت اراده تعيين مي شود كه عبارت است از عقود بي نام و يا غير معين مانند: قرارداد مربوط به طبع و نشر كتاب، انتقال سرقفلي، اقامت در مهمانخانه، بستري شدن در بيمارستان، تبليغ درباره كالاي معين.
با تشکر از نظر دوستان،
مطلبی که در این مورد به ذهنم میرسه اینه که:
عقد صلح خود نوعی عقد معین است که باید به طور صریح یا ضمنی انتخاب شود، در صورتی که تشکیل قرارداد خصوصی به هیچ قالبی نیاز ندارد. قرارداد های خصوصی فقط درباره ی کسانی موثر است که در تراضی شرکت داشته اند ولی عقد صلح ممکن است درباره ی دیگران هم موثر باشد.