سلام. به نظر بنده سوال شما در خصوص دعاوی کیفری و حقوقی میتواند پاسخ متفاوتی داشته باشد.
در تبصره ی ماده ی 109 قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه مکلف است "چنانچه احراز نماید که منظور از اقامه دعوا( تاخیر در انجام تعهد وایذای طرف یا غرض ورزی بوده) خواهان را در ضمن صدور حکم یا قرار به تادیه سه برابر هزینه دادرسی به نفع دولت محکوم نماید". در هر حال علی رغم وجود چنین ضمانت اجرایی، نمیتوان این اقدام را جرم دانست. چون جرم باید فعل یا ترک فعلی باشد که طبق قانون مجازات، جرم انگاری شده است.
در خصوص دعاوی کیفری به نظرم طرح عوای واهی موضوعیت ندارد. زیرا در خیلی از دعواها فقدان دلیل محکمه پسند و یا جرم نبودن عمل یا عدم توجه به هر دلیلی موجب رد شکایت شاکی میشود و در این موارد هیچ گاه شاکی خود در مظان جرم قرار نمی گیرد. حتی طرح شکایت افترا در مقابل هر نوع شکایتی پذیرفته نیست زیرا در جرم افترا نیزمثل سایر جرائم عمدی از جمله عناصر متشکله جرم سوءنیّت یا عنصر معنوی آن است، در اعلام شاکی ستمدیده، عنصر معنوی جرم افترا وجود ندارد و فقط نتوانسته است دلیل محکمه پسند به مقامات قضائی ارائه کند. مضافاً شاکی و متضرر از ستم شرعاً و قانوناً شخصاً مجاز به انتقام شخصی نیست و راهی جز اعلام شکایت به مراجع صالحه نخواهد داشت و از طرفی به دور از عدالت است به جای رفع ظلم، شاکی را بعنوان مفتری کیفردهیم و از ظالم و مجرم حمایت کنیم البته اگر کسی به منظور اضرار بغیراکاذیبی به وی نسبت دهد و قادر به اثبات آن نباشد به عنوان مفتری قابل تعقیب است. ولی تنها درخصوص قذف، با توجه به ماهیت خاص جرم، چنانچه شاکی قادر به اثبات نباشد، جرم قذف مستقلا واقع میشود.