آخرین ارسال‌ها

خوش آمدید

اگر شناسه کاربری دارید، خواهشمندیم وارد شوید، اما اگر تاکنون شناسه ای نساخته اید، برایگان به خانواده +۲۰ هزار نفری دادپرور بپیوندید.

پرسش و پاسخ حق انتفاع برای معدوم به تبع موجود

Ameneh-Ghiami

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
710
288
4,225
رشت
در بحث از حق انتفاع، اقسامی را برای آن متصور هستیم:
1.عمری
2.سکنی
3.رقبی
4.حق حبس
5.وقف
و در م47 ق.م اینطور بیان می شود که "در حبس اعم از عمری و غیره قبض شرط صحت است."
لکن در این باب موضوعی مطرح است تحت عنوان "حق انتفاع برای معدوم به تبع موجود"
حال آنکه این موضوع ظاهرا با م 47 ق.م در تعازض هست چون آنچه که معدوم است چگونه میتواند به قبض شخصی برسد؟
استدلال خود را در این باره بفرمائید.
 

Morteza-HabibZadeh

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
22
0
3,335
رشت
به نظر می رسد لزومی برای وجود شخص برای قبض نباشد زیرا وقتی به استناد م 45 ق م می توان برای معدوم حق انتفاع ایجاد کرد به طریق اولی معدوم بودن شخص نباید مانعی برای قبض باشد و قبض می تواند از جانب ولی وی صورت بگیرد
 

حامد عظیمی

مدیر کل سایت
تیم مدیریت
مدیرعامل دادپرور
1 آوریل 2012
782
484
20,100
33
کرج
hamedazimi.me
ضمن تشکر از جناب حبیب زاده : درسته که هیچ حقی عقلا نمیتواند قائم بمعدوم شود.در تمام قراردادها برای آنکه بتوان حقی را بنفع کسی ایجاد کرد،باید آن شخص موجود باشد.حق انتفاع را نیز فقط درباره شخص یا اشخاصی میتوان برقرار کرد که در حین ایجاد حق مزبور وجود داشته باشند.(ماده 45 قانون مدنی)ولی باید متوجه‌ بود که حمل قبل از تولد نیز موجوداست،و در صورتیکه زنده متولد شود حق انتفاعی را که‌ بنفع او ایجاد شده تملک خواهد کرد(مستفاد از ماده 851 قانون مدنی در وصیت).


از این قاعده نباید چنین نتیجه گرفت که ایجاد حق انتفاع و وقف،بهیچ ترتیبی‌ بنفع اشخاص غیر موجود امکان ندارد.در حق انتفاع ،صاحب‌ حق نه مالک عین مال است،و نه مالک منافع آن،بلکه امتیازی دارد که بموجب آن میتواند از منافع عین استفاده کند.این امتیاز را میتوان بنفع موجود ایجاد کرد،و مقرر داشت که پس‌ از او دیگری بقائم مقامی موجود صاحب حق شود.در این حالت اگر قائم مقام شخص موجود نیز هنوز بوجود نیامده باشد،ایجاد چنین ترتیبی مستلزم برقراری حق بنفع معدوم نیست، زیرا در زمان وقوع قرارداد حق بنفع موجود برقرار شده،و وقتی معدوم بقائم مقامی او آنرا بدست می‌آورد،که موجود شده است.در حقیقت بوجود آمدن معدوم شرط ایجاد حق است‌ و غیر موجود هیچگاه در حال عدم مالک حقی نمیشود.
 
  • آغازگر گفتمان
  • #4

Ameneh-Ghiami

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
710
288
4,225
رشت
پس اینکه بیان میکنند "موضوع حق باید به قبض منتفع داده شود یعنی در استیلاء و اقتدار او قرار گیرد." یعنی در واقع در این حالت در استیلای قائم مقام شخص در می آید.
 

حامد عظیمی

مدیر کل سایت
تیم مدیریت
مدیرعامل دادپرور
1 آوریل 2012
782
484
20,100
33
کرج
hamedazimi.me
بله.در واقع این امتیاز به "موجود" داده میشه و بعد ها ، "معدوم" مرود نظر قادر به انتفاع خواهد شد
 

Bahare Keykhaey

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
154
25
4,160
زاهدان
talar.dadparvar.ir
بنده توضیحات مختصری درباره ی حق انتفاع میدم تا این موضوع بیشتر جا بیفته:
ایجادحق انتفاع:
1-بطورمستقیم توسط مالک.
2-غیرمستقیم قراردادی.
مستقیم:بدون هیچ گونه قراردادی بین مالک ومنتفع صورت می گیرد،شخص منتفع حق داردازمنافع بهره ببرد.اصل براین است که منافع بصورت رایگان وبلاعوض است ،امااگرمالک مبلغی هم تقاضاکندمنتفع بایدبپردازد،فقط درصورتی که مال وقف باشدمالک چنین حقی ندارد.
2-غیرمستقیم(قراردادی ):دراینصورت بین شخص مالک ومنتفع قراردادمنعقد می گردد،امتیازی که حق انتفاع به روش غیرمستقیم دارد این است که باانتقال عین حق انتفاع پابرجاست .
حق انتفاع درقالب وصیت ممکن است.
شرایط مال موضوع حق انتفاع:
1-قابلیت بقاءدربرابرانتفاع راداشته باشد،پس مالک نمی تواند مالی رابه منتفع ارائه دهدکه بااستفاده اوتلف شود.

مثال:شخص الف صدکیلوبرنج به فردب بدهدوانتفاع برنج ها رابه اوگذارنمایدچون مال تلف شدنی است.

2-قبض مال:وقتی طرفین توافق می کنندبه حق انتفاع تازمانیکه مال به قبض منتفع درنیامده حقی ایجاد نمی شودلذاتنهاتوافق طرفین کافی نیست.

ماده47: مثال:فردالف باغی رابه مدت دوسال به شخص ب طی قراردادی می دهد قبل ازقبض مال مالک فوت می کند شخص ب هیچ حقی نسبت به مال پیدا نمی کند.

حق انتفاع به تبع موجود
معدوم به تبع موجود:
زمانیکه حق انتفاع می خواهدشکل بگیردبایدشخص منتفع درزمان ایجادحق موجودباشد.
در قرارداد حق انتفاع ضرورت ندارد كه مدت ايجاد حق انتفاع معين شود،مالك مي تواند به طور مطلق و بدون ذكر مدت انتفاع از مال خود را به ديگري واگذار كند و در اين صورت مالك مي تواند هر گاه كه بخواهد رجوع كند و در هر حال با فوت مالك حق انتفاع از بين مي رود.ماده 44 ق.م (در صورتي كه مالك براي حق انتفاع مدتي معين نكرده باشد حبس مطلق بوده و حق مزبور تا فوت مالك خواهد بود مگر اينكه مالك قبل از فوت خود رجوع كند) اين ماده تعريف حبس مطلق را بيان نموده.
 

حامد عظیمی

مدیر کل سایت
تیم مدیریت
مدیرعامل دادپرور
1 آوریل 2012
782
484
20,100
33
کرج
hamedazimi.me
به زبان ساده اگر بخوام توضیح بدم ، در اون قمست منظور از استیلا ، یعنی اینکه در ید طرف باشه. (حالا همین در ید شخص بودن نه اینکه الزاما در دست طرف باشه.در واقع یعنی امکان انتفاع ایجاد بشه)
 
  • آغازگر گفتمان
  • #11

Ameneh-Ghiami

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
710
288
4,225
رشت
من هم فکر میکنم ماده 47 ق.م فرقی بین این دو نگذاشته،
میشه لطفا استدلالتون رو بیان کنید؟
 

Bahare Keykhaey

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
154
25
4,160
زاهدان
talar.dadparvar.ir
در حق انتفاع، قبض و تسلط منتفع بر مال مورد انتفاع شرط صحت عقد می‌باشد. عده‌ای قبض را شرط صحت عقد دانسته‌اند و قانون مدنی هم از این نظر تبعیت کرده است. 2 ـ ولی عده‌ای دیگر معتقدند قبض شرط لزوم عقد می‌باشد و صحت عقد متوقف بر قبض نیست بلکه قبل از قبض مالک حق رجوع دارد و لذا تا آن زمان عقد جایز می‌باشد. به نظر می‌رسد که قبض، همان‌طور که در بررسی فقهی ملاحظهمی شود نه شرط صحت و نه شرط لزوم عقد می‌باشد، زیرا در قبض فوریت شرط نیست.
اگر قبض شرط لزوم عقد باشد انتقال از زمان وقوع عقد حاصل می‌شود و منافع متعلق به منتفع می‌شود ولی اگر شرط صحت عقد باشد انتقال از زمان قبض حاصل می‌شود و منافع از آن زمان متعلق به منتفع می‌شود و قبل از آن متعلق به مالک است به نظر اینجانب عقد حق انتفاع نوعی عقد معلق است و معلق علیه آن (قبض) می‌باشد در نتیجه عقد از زمان انعقاد آن اثر خود را بر جای خواهد گذاشت مشروط بر آنکه معلق علیه آن تحقق پیدا کند و آن قبض دادن مال مورد انتفاع توسط مالک به منتفع است و در غیر این صورت مانند آن است که از ابتدا عقد محقق نشده است و خود به خود منفسخ می‌شود و حقی برای منتفع ایجاد نمی‌کند. البته قبض باید توأم و همراه با تصرف منتفع در مال مورد انتفاع باشد .
 

Morteza-HabibZadeh

دادپرور ساده
1 آوریل 2012
22
0
3,335
رشت
در ارسال قبلی عرض کردم که ماده اطلاق داره و ما خودمون نمیتونیم بدون دلیل بهش قید بزنیم مگر اینکه حکم صریحی خلاف آن وجود داشته باشه.
 

حامد عظیمی

مدیر کل سایت
تیم مدیریت
مدیرعامل دادپرور
1 آوریل 2012
782
484
20,100
33
کرج
hamedazimi.me
قبض در عقود مجانی شرط صحت است اگر انتفاع مجانی نباشد قبض شرط صحت نیست؟

[DEGHAT]از جمله عقود تشریفاتی عقود عینی هستند، که در آنها قبض از شرایط صحت است.مصادیق عقود عینی در قانون مدنی منحصر به 5 عقد زیر است:
1- وقف(م 59 ق.م )
2- رهن(م772 ق.م )
3- هبه (م798ق.م )
4 - بیع صرف (خرید فروش طلاو نقره )(م 364 ق.م)
5 – عقد موجد حق انتفاع (م47 ق.م)

وجه مشترک این 5 عقد عینی بودن آنها و شرطیت قبض در آنهاست [/DEGHAT]
با این توضیحات فکر کنم سوالی که ذهنتون رو مشغول کرده بود پاسخ داده شد.
اما در ادامه این بحث ، بنده سوالی از شما دارم : با چه استدلال یا استنادی فرمودید که "قبض در عقود مجانی شرط صحت است" ؟بر چه اساس در بحث از شرطیت قبض در صحت ، قائل به تفکیک بین معوض و مجانی بودن مال شدید؟
 

Nadia-Attaran

دادپرور ساده
6 اکتبر 2012
6
0
85
شاهرود
مستند بنده قسمتی از کتاب دکتر احمد علی حمیتی واقف است:
"قبض در عالی ترین درجه ی حبس یعنی عقد وقف شرط تحقق آن دانسته شده است. به موجب ماده 59 ق.م اگر واقف عین موقوفه را به تصرف وقف ندهد، وقف محقق نمیشود و هر وقت به قبض داد، وقف تحقق پیدا می کند." بنابراین شرط صحت را باید به معنی شرط تمام بودن (کامل بودن)حبس دانست و این را هم در عقد وقف باز هم وابسته به اعیان دانست. پس باید گفت که شرط قبض ، مانعی برای پذیرفتن اموال غیر مادی برای اینکه مورد حق انتفاع واقع شوند، به وجود نمی آورد. چرا که غرض از قبض را یا باید مربوط به این دانست که حبس کامل شود و دیگر حق رجوع یا فسخ برای مالک باقی نماند و حال آنکه می بینیم ماده 34 ق.م خلاف این را اعلام می دارد: "در صورتی که مالک برای حق انتفاع مدتی معین نکرده باشد، حبس مطلق بوده و حق مزبور تا فوت مالک خواهد بود مگر اینکه مالک قبل از فوت خود رجوع کند و یا باید غرض از قبض را مربوط به این دانست که حبس، عقد مجانی است و در عقود مجانی قبض شرط است. پس اگر حق انتفاع مجانی نباشد، حبس معوض هم امکان دارد (اگرچه به صورت محاباتی ) و می توان سخن از عدم ضرورت قبض به میان آورد. در این باره، باید بگوییم که در مواد قانون مدنی ، از ضرورت مجانی بودن حق انتفاع (و هم چنین حبس) سخن به میان نیامده است. پس می توان حق انتفاع را به صورت معوض هم واقع ساخت. در این صورت هر مدتی به وجود قبض مال مورد انتفاع به عنوان این که عقد مجانی در حال انعقاد است و باید قبض در آن واقع شود، دیده نمی شود.
افزودن بر همه اینها گفتیم حق انتفاع انواعی دارد و فراتر از حبس است. یعنی همهی آنها حبس نیست هم چنان که اگر موجب آن اذن مالک باشد، دیگر نمی توان از قبض سخن گفت. همانطور که وقتی موجب آن علم قانون گذار باشد، (درباره ی حق انتفاع از مباحات) قبض مصداق ندارد.
 

حامد عظیمی

مدیر کل سایت
تیم مدیریت
مدیرعامل دادپرور
1 آوریل 2012
782
484
20,100
33
کرج
hamedazimi.me
بنده چندین بار این متن رو مطالعه کردم
اما هیچ پیوندی بین مقدمات ارائه شده توسط ایشون و نتیجه گیری پایانی پیدا نکردم.
لذا متن رو به یکی ازاساتید و یکی از وکلا هم برای مطالعه سپردم.
دقیقا نظر بنده رو داشتن
 
بالا