تعریف فقهی مال که مدنظر جناب حبیب زاده هم هست:
"المال ما یبذل بازائه المال"
راستش با توجه به توضیحاتی که اغلب اساتید ارائه می دهند اینطور برداشت میشه که این تعریف به دور و تعریف به نفس است اما شاید منظور از بیان این قاعده به این صورت آن بوده که در واقع مال را از شیء متمایز کند و این نکته را بیان نماید که مال الزاما باید قابلیت تقویم به پول را داشته باشد و یا به عبارت بهتر دارای ارزش اقتصادی باشد.
مفهوم مال مال در لغت از واژه عربی(میل) به معنای خواستن میباشد و علت نامگذاری آن به مال،میل به این و آن و دست به دست گردیدن است.
در اصطلاح فقهی و حقوقی،برخی مال را چنین تعریف کردهاند:"المال ما یبذل بازائه شئ"مال آن است که در برابر آن چیزی را به رسم معاوضه میدهند.و به تعبیر دیگر،چیزی است که ارزش معاوضه داشته باشد. آقای دکتر کاتوزیان،در تعریف مال میگوید:«مال به چیزی میگویند که دارای دو شرط اساسی باشد:
1-مفید باشد و نیازی را برآورد،خواه آن نیاز مادی باشد یا معنوی؛
2-قابل اختصاص یافتن به شخص یا ملت معین باشد».
بنابراین،با توجه به تعریفی که از واژه «مال»ارایه شد،درمییابیم که مال چیزی است که دارای ارزش اقتصادی بوده و قابل قیمتگذاری و معاوضه باشد؛و از سوی دیگر،مال فقط به ذات اشیا محدود نمیشود، بلکه کلیه اعتبارات مسلم و حقوقی که شخصی داراست را نیز شامل میشود.
[TAVAJOH]بعضاَ مال رو در انتهای تعریف ، به "شیء" ختم کرده اند که تا حدودی بهتر از تعریفی که خانم قیامی ذکر کردند هستش[/TAVAJOH]
ملاك درماليت اين است كه «المال ما يبذل بازائه المال» ؟ بايد ببينيم آيا ملاك وجود دارد يا نه؟ ممكن است در جايى اين ملاك در اصل نباشد ولي در فرع باشد و ممكن است در اصل باشد ولي در فرع نباشد . ما براى ماليت ملاك لازم داريم ، اما اينكه «ما كان اصله مالاً ففرعه مال و ما لم يكن اصله مالا ففرعه ليس بمال» براى اين ملازمه دليلى نداريم . اگر در باب ماليّت ، مسأله اعتبار را قايل شويم - چون در اين تعبيراتى كه مىگوييم «المال ما يبذل بازائه المال» يا «ما يرغب به العقلاء» دور لازم ميايد - اگر بگوييم مال يعنى آنچه كه عرف براي آن اعتبار ماليت دارد ، امروز عرف براى يک شئ اعتبار ماليت مىكند و فردا اعتبار نمىكند ، پس يک امر اعتبارى است . وقتي اعتبارى شد عرف مىگويد من براى عقل و شخصيت معنوى و علمى شما ماليت را اعتبار نمىكنم ، اما براى محصول اين شخصيت علمى و عقل شما ماليت را اعتبار مىكنم . اگر ما ملاك را اعتبار عرف قرار دهيم ، عرف يكجا اعتبار مىكند و يكجا اعتبار نمىكند . در فقه اماميه يكى از اين دو تعريف را براي مال بيان كرده اند ؛ «المال ما يبذل بازائه المال» يا «المال ما يرغب فيه العقلاء» .
این تعاریف که شما ارائه کردید خانم کیخوایی، از دروس مبانی فقه ، ذیل مبحث مکاسب محرمه "حضرت استاد حاج شیخ جواد فاضل لنکرانی (مد ظله)" می باشد که چندان با مشکلی که عزیزان برخورد کرده اند همخوانی ندارد
چرا که در درس ایشان توجیحاتی ارائه شده اما شخضا معتقدم که بجای تعریف ضعیف و توجیحات اضافی(و بعضا قوی) ، بهتر است تعریف سالم ارائه شود