Faranak-Amini
دادپرور ساده
با سلام وتحیات اگر زنی علیرغم دریافت تمامی مطالباتش نه از شوهرش تمکین کند ونه به او اجازه ازدواج مجدد بدهد ودادگاه صالحه با علم به نشوز زن و اذعان به ناتوانی قانون در الزام قهری زن به بازگشت به خانه مرد و با استناد به بند 3ماده 16 قانون حمایت ازخانواده بدون تفهیم عواقب ناشی از ازدواج مجّدد هرچند با اجازه محاکم باشد به شوهر مجوز تجدید فراش بدهد و زن با آگاهی از میسور بودن امکان سوء استفاده از شروط ضمن عقد و استیفاد ماهیانه از بهره بانکی صداقیه اش که چندین برابر نفقات محروم شده از آن بعلت استنکاف از تمکین می باشد ماهها منتظر بماند تا شوهر بخاطر دفع عسر وحرج ناشی از تجرّد مجبور به ازدواج مجدّد گردد تا او بتواند با تکیه بر بند 12 قباله نکاحیه که (چنانچه زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگری اختیارکند زوجه حق توکیل طلاق دارد) دادگاه را مجاب به انشاء حکم احراز تخلف مرد از شرط ضمن عقد بعنوان یک بزه و اینکه اجازه دادگاه مسقط حق طلاق زن نمی گردد و زن می تواند با مراجعه به محاضر طلاق خود را بدون اذن و رضایت مرد از نوع طلاق بائن مطلقه نماید لذا با توجه با اینکه اینگونه سوء استفاده از ماده قانونی جلوه بارزی از پاداش به زنان ناشزه می باشد و طبق ماده 40 قانون اساسی هرگونه سوء استفاده از قانون ممنوع می باشد واینکه چرا مرد باید توسط محاکم قضایی به جرم تظلم خواهی و استمداد و صیانت از دینش و عمل به یکی از نصوص شرع انور اسلام به نام ازدواج و با اغماض از قصور مسبّب تخلّف مرد مشمول تنبیه مدنی مطلّقه شدن زنش گردد کما اینکه در اینگونه طلاقات احتمال ترفند اخاذی مالی از طرف برخی زنان در لفافه ازدواج های ابتر مشترک مستندا"با اخذ مهریه و استنکاف از تمکین و مترصّد ازدواج مجّدد مرد بودن و سوء استفاده از شرط ضمن عقد بعنوان یک مستمسّک شیطنت آمیز مقرون به محکومیت مرد که بارها درمحاکم به منصّه ظهور رسیده است اقرب است لذا مستدعی است جهت تنویر افکار و شرعی بودن ازدواج با اینگونه زنان مطلقه متمکّن و نفس نحوه مطلقه شدنشان واینکه میتوان از نظر قانونی اقدامی صورت داد نظر خود را مرقوم فرمایید